header photo

گوشه هايي ازتاريخ معاصر ايران «نتايج شكست جنبش دموكراتيك آذربايجان»

گوشه هايي از تاريخ معاصر ايران

«نتايج شكست جنبش دموكراتيك آذربايجان»

رسول مهربان

6- جبهه بندي ارتجاع و بورژوازي ملي عليه جنبش كارگري و حزب تودة ايران

در نيمة دوم سال 27 يورش همه جانبه اي عليه حزب تودة ايران و شوراي متحده كارگران ايران شروع شد . هدف آن بود كه با زمينه سازيهاي ضد توده اي، شوراي متحده كارگري ايران را كه به مثابه صخره محكمي عليه دسايس دولت و دربار ايستادگي مي كرد، از هم پاشيده كند.* مهندس خسرو هدايت به اتفاق يوسف افتخاري و دكتر احمد متين دفتري جلساتي به اين منظور تشكيل مي دادند، كه دست خليل ملكي در آن پيدا بود . خليل ملکی، افتخاري و گروه او را كه تروتسكيست هاي خالص و خلصي بودند به نام « روشن ترين جناح مبارز كارگري »(202) مي ستود و در خاطرات سياسي خود به دفاع از آنها پرداخته مي نويسد: «رانده شدن مغرضانه ي گروه يوسف از نهضت توده اي ايران و محروم داشتن اين نهضت از شخصيت اين گونه رهبران برجسته ي كارگري بي شك ضايعه ي بزرگي براي نهضت بود. (203) يوسف افتخاري كه درحزب دموكرات قوام السلطنه امور كارگري را همراه با خسرو هدايت عهده دار بود، در آخرين انتخابات داخلي حزب دموكرات ايران به عضو يت كميته ي اس تان تهران انتخاب ش د، و خبر آن را ديروز در حزب دموكرات ايران ، كميته ي استان تهران انتخا بات شد . كساني كه در اين » . چاپ كرد « ايران ما » روزنامه ي انتخابات در مقام اول قرار گرفته بودند، آقايان يوسف افتخاري و عباس شاهنده بودند . آقاي موسوي زاده هشتم بود . اين انتخابات اسباب زحمت عده اي را فراهم كرده است». (204) همين يوسف افتخاري پس از شكست جنبش آذربايجان با قيافه ي چپ و سوپر چپ به قصد نفوذ در تشكيلات كارگري آذربايجان به تبريز رفت و ادامه ي فعاليت هاي ضد توده اي و ضد كارگري اش به آنجا رسيد كه در روزهاي پر حادثه و تيره و تار سال 1327 يار شايسته اي براي دربار شد ، و با لاخره همراه خسرو هدايت در رأس جريان ضد كارگري ايران قرارگرفت و هر هفته ميتينگ هايي با شركت دكتر احمد متين دفتري ، بيوك صابر، حسن عرب ، عباس شاهنده و مصطفي ديوانه در جلوي راه آهن تشكيل مي شد كه اغلب آن با حمله و هجوم به شوراي متحده كارگران همراه بود.  (205)

اين حمله و هجوم ها فقط در تهران نبود ، در اصفهان كه تحت سيطره ي خشن حكومت نظامي قرارداشت ، اين گونه حملات وحشيانه شديدتر بود . در آنجا رهبران سنديكاهاي كارگري و مسئولين حزب تودة ايران را توسط اراذل و اوباش مضروب و مجروح مي كردند. در گيلان و مازندران وضع به همين ترتيب بو د. خراسان و خوزستان در آتش همين آتش افروزي هاي اراذل و اوباش تحت حمايت پليس مي سوخت.  در تهران فشار به دانشجويان و اخذ تعهد از آنها كه در امور سياسي دخالت نكنند ، توسط دكتر علي اكبر سياسي اين بورژواـ ليبرال ، صاحب كرسي استادي ادامه داشت . روزنامه هاي سال 1327 تهران مملو از اخبار حبس و ترور و تبعيد و ضرب و جرح روزنامه نگاران طرفدار حزب تودة ايران و آزاديخواهان مبارز است . همه ي آن روزنامه هايي كه در جبهه ي متحد ضد ديكتاتوري قرارداشتند، اخبار مشروحي از قصد و نيت دولت مبني بر تبعيد و حبس دست جمعي مخالفين منتشر مي كردند .به مديريت حسن صدر ضمن افشاي مواد قرارداد نظامي دو جانبه ي ايران و آمريكا و تشريح « قيام ايران » روزنامه ي موادي كه متضمن اختيارات وسيع هيئت مستشاري نظامي آمريكا در ايران بود ، هشدار مي داد كه ايران در معرض تسلط كامل آمريكا قرارگرفته است. حزب تودة ايران همين خطرات خانمان سوز و ايران برباد ده را در كنفرانسي كه در هتل ريتس تشكيل شد ، افشا كرد و از گروه كثيري از خبرنگاران داخلي و خارجي خواستار همكاري در اشاعه و افشاي اين جنايات و خطرات شد . اين افشاگري ها با قدرت تمام توسط حزب تودة ايران به ميان مردم آمد و اين در زماني بود كه شادروان دكتر محمد مصدق مرد ملي نافذالكلمه ، در احمدآباد و خانه ي خيابان كاخ متفكر و مترصد ولي مضطرب و نگران در كُنجي نشسته بود . اين همه حقيقت ماجرا است . آن قدرت و قاطعيت در مصدق وجود نداشت كه در چنين روزهاي مخاطره آميزي كه حساس ترين و سرنوشت سازترين لحظات تاريخي بود و مبارزه ي مرگ و زندگي «آزادي و قا نون و امنيت اجتماعي و فردي» با «امپرياليسم آمريكا و انگليس و دربار مستبد درگرفته بود امپرياليسم آمريكا و انگليس و دربار مستبد محمدرضا شاهی « درگرفته بود ، پا به ميدان بگذارد . تكنوكرات هاي ملي ! امثال مهندس علي قلي بياني، مهندس احمد زنگنه، مهندس مسعود زنگنه، مهندس طالقاني، مهندس قدرت الله تشكري، مهندس منصور رو حاني، مهندس ابوالقاسم زيرك زاده، مهندس احمد زيرك زاده، مهندس جهانگير حق شناس و ده ها نفر از اين گونه مهندسين و صاحبان فن مانند مهندس مهدي بازرگان كه در حزب ايران و كانون مهندسين ايران مجتمع بودند و محفل داشتند، چشم به اجراي برنامه هاي شركت ها و بانك ها و مستشاران اقتصادي آمريكايي در سازمان برنامه دوخته بودند . هم اينان در چنين روزهاي سخت و حساسي به دور از همه ي سختي هاي سياسي ، در احزاب ملي ! مانند حزب ايران، حزب استقلال، كانون مهندسين، به لاف زدن هاي سياسي و حمايت صوري از آزادي و دموكراسي مي پرداختند ، و اين لا ف و گزافه گويي ها اغلب علي رغم فرياد و اعتراض اعضاي ساده، فقط در اتاق هاي دربسته و چهارديواري حزب انجام مي شد. اين تمامي آن حقيقت و واقعيتي است كه از اسناد موجود و مشاهدات شخصي نگارنده به دست آمد.

در چنين شرايطي، حزب تودة ايران يك تنه و با همه قدرت در ميد ان مبارزه ايستادگي مي كرد و با كار تود ه اي وسيع و همه جانبه، كارگران، دهقانان، پيشه وران، روشنفكران مبارز و مترقي و به ويژه دانشجويان و دانش آموزان را به صحنه سياست و اجتماع مي كشانيد. اين واقعيت تاريخي را آنها كه وجدان سالم و جستجوگري دارند، مي توانند از انبوهي اسناد و مدارك و اعلاميه در نشريات حزب تودة ايران بيابند و پيدا كنند . همه اين مدارك، به مثابه كارنامه اي از مبارزات مستمر و شديد و خونين توده اي و كارگري و ضد استعماري و ضد استبدادي حزب تودة ايران اكنون موجود است و در دسترس همه قرار دارد و همه چيز ر ا روشن و عيان و آشكار مي سازد، و هر فرد با وجداني مي تواند آن خط پر تحرك و پر جنب و جوش و خونين كارگري و توده اي را با سكون و سكوت و روحيه سازشكاري و ابن الوقتي و فرصت طلبي اكثريت قريب به اتفاق شخصيت هاي ملي، مقايسه و مورد سنجش و بازبيني قراردهد . از چنين مقايسه اي حقيقت ديگري نيز مشخص مي شود و آن ابعاد وحشت و اضطرابي بود كه ارتجاع و امپرياليسم از نتايج كار و مبارزات حزب تودة ايران داشت . و در نتيجه بر شدت اقدامات ضدانساني خود مي افزود. در سركوبي نهضت اجتماعي و كارگري و توده اي ايران امپرياليسم آمريكا و انگليس و عمال گوناگون امپرياليسم جهاني كه در دربار ، ارتش و ژاندارمري لانه كرده بودند، وحدت و اشتراك نظر كامل وجود داشت . اما در مجلس شورا و ژاندارمري و ارتش و شهرباني اختلاف جناح هاي هيئت حاكمه به شدت ادامه داشت . مجله ي «رزم» نشريه ي سياسي ماهانه ي حزب تودة ايران تفسير و تشريحي درست و آموزنده به دست مي داد و اعلام مي كرد، «همان طور كه بارها ضمن تحليل سياسي از تضاد دسته هاي حاك مه و قدرت هاي امپرياليستي در كشور ما صحبت شده است ، نبايد اين نكته ي مهم را فراموش كرد كه در هرحال اين دسته ها و قدرت هاي امپرياليسيت در مبارزه با آزادي و استقلال ايران و خفه كردن توده هاي مردم اين كشور نفع مشترك دارند . دردوره ي يك ماهه نخست وزيري ساعد تحريكات دو امپرياليسم آمريكا و انگليس در كشور ما ادامه يافته است. سياست نظامي آمريكا با فرستادن مستشاران جديد، ساختن فرودگاه ها، ارسال اسلحه، تحريك در نقاط مرزهاي شمال ايران و فعاليت در ميان عشاير تشديد گرديده است. سياست اقتصادي مشترك آمريكا و انگليس با مستشا ران جديد اقتصادي و تهيه زمينه براي اجراي برنامه ي اسارت بار هفت ساله جريان خود را سريع تر كرده است. سياست ايجاد قحطي و گرسنگي مصنوعي به دست عمال انگليسي و شركت نفت جنوب و همكار آمريكايي آنها نه تنها قطع نشده بلكه شديدتر گرديده است . فشار به مردم ايران، مظالم حكومت نظامي و مأمورين دولتي همه جا بيشتر شده است . اصفهان به يك مركز ترور و غارت تبديل شده ، آذربايجان و استان هاي شمالي مبدل به زندان بزرگي جهت توده هاي مردم ما گرديده. توطئه ها، اتهام ها، ساختن جمعيت هاي قلابي و تروريست بر ضد حزب تودة ايران و آزاديخواه ان اين كشور بيش از پيش ادامه يافته است. توده ي ملت ايران روز به روز فرياد اعتراض خود را زير بار وضع بد زندگي، سلب آزادي، گراني، فلاكت و محنت بلند مي كند. كابينه ي ساعد در هر حال مثل كابينه هاي ديگر محافظ و مدافع وضع موجود و تأمين كننده ي منافع پليد دشمنان خارجي و داخلي ملت ماست.

به قول روزنامه ي ارگان حزب ما در سر مقاله ي 26 آبان ماه : اين كابينه نمي تواند قدمي به نفع مردم ايران بردارد . كابينه اي كه پايه اوليه اش روي نقض اصول و شركت افراد زشت نام بنا شده در مراحل آينده جز اينكه جريانهاي زيان بخش دوره هاي گذشته را در سياست داخلي و خارجي ادامه دهد و آن را تشديد كند و از اين راه روز به روز ناخشنودي بيشتر افكارعمومي ايران را باعث شود كاري انجام نخواهد داد». (206)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* بنا به نوشته ي احمد آرامش: قوام يك روز پس از بيست و پنجم آذرماه 1326 يعني بلافاصله پس از مراجعت از آذربايجان در خصوص برنامه ي آينده ي كشور با نگارنده مذاكرت مفصل به عمل آورد. ضمن اين مذاكرت چنين تصميم گرفته شد كه از اداره ي اطلاعات سري نخست وزيري كه زيرنظر مستقيم نخست وزير و اين جانب و از محل درآمد حزب دموكرات اداره مي شد و مخفيانه به منظور كسب اطلاع از برنامه و تاكتيك سران فرقه ي دموكرات آذربايجان و حزب توده فعاليت مي كرد كماكان استفاده شود.

نخست وزير و نگارنده پس از تبادل نظر و مشاوره چنين نتيجه گرفتيم كه قدرت اساسي و برپا نگهدارنده ي حزب توده را در ايران همانا كارگران و افراد متمركز در شوراي متحده ي مركزي تشكيل مي دهند كه سازمان هاي آن زيرنظر رضا روستا است...بنابراين اگر برنامه اي براي از هم گسيختن آن دستگاه كه متجاوز از دويست هزار نفر از كارگران به عضويت سازمان هاي آن باقي بودند تنظيم و عملي نمي شد رفته رفته آثار شكست عمال شوروي در ايران محو مي گشت...و با استفاده از گذشت ايام مبلغين و اعضاي حزب توده جان تازه اي مي يافتند. و ويران كردن اركان تشكيلاتي و تئوريك حزب توده نيز داراي اهميت درجه اول بود...به همين جهت قوام السلطنه تصميم گرفت وزرات كار را ميداء اين برنامه قراردهد...لذا قوام نزد شاه رفت و محمد ولي ميرزا فرمانفرمانيان را كه مردي معمر و عليل بود از كار بركنار كرد و فرمان تصدي وزرات كار به نام اين جانب صادر نمود...نقشه و هدف نگارنده در مقام وزيركار جديد آن بود كه ارگان هاي حزب توده را كه با ختم جنجال آذربايجان از نظر سياسي و ايده ئولوژيك شكست فاحشي خورده بودند از تجديد قدرت بازدارد و دستگاه رهبري حزب توده را از نيروي اصلي آن جدا كند و بدين ترتيب امكان فعاليت از حزب توده را سلب نمايد. اجراي اين برنامه كه به تصويب قوام السلطنه رسيده بود با تشكيل اتحاديه ي جديد كارگري آغاز شد...

و بدين ترتيب سنديكاي جديدي تحت عنوان (اتحاديه سنديكاي كارگران ايران) با نام اختصاري (اسكي) به وجود آمد و دكتر مهدي شريف امامي كه در آن هنگام رئيس يكي از ادارات وزارت كار بود و هم چنين مهندس خسرو هدايت مديركل وقت راه آهن از جانب وزيركار براي مشاوره و كمك به اداره ي امور سنديكا در نظرگرفته شدند (نقل به اختصار از ص 170 تا 172 خاطرات سياسي احمد آرامش وزير كار كابينه قوام السلطنه)

202- خاطرات سياسي ملكي، ص 292

203- همانجا

204- ارس به جاي ايران ما، مورخه اسفند 1325

205- مجله رزم ماهانه، دي ماه 1327 ، خلاصه وقايع كشور ص 80

206- رزم ماهانه، آذر 1327

 

 

 

Go Back

Comment