header photo

گوشه هایی از تاریخ معاصر ایران­­­­

گوشه هایی از تاریخ معاصر ایران­­­­

رسول مهربان

جنبش دموکراتیک آذربایجان و دولت انقلابی پیشه وری/ بخش هشتم

5- تشكيل کابينه سياه قوام و مقدمات حمله و هجوم به آذربايجان

 ناصرخان قشقايي در اين روزهاي حمله ي ارتجاع به دموكراسي، يار شايسته و قدرتمندي براي دربار پهلوي شد، و توانست نقش خود را به خوبي بازي كند و به قوام السلطنه اولتيماتوم دهد كه اگر «تا غروب اول مهـر تكليـف فـارس معلوم نشود، و كابينه ترميم نشود و عمال ناصالح محاكمه نشوند، هر اتفاقي روي دهد ما مسئول نيسـتيم» 1. و بـالاخره در مقابل هجوم علني ايل قشقايي و بختياري به مؤسسات اجتماعي فارس و غارت اموال مردم و آتش زدن كلوپ هـاي حزب تودة ايران در فارس و اصفهان، قوام السلطنه و باند ارتجاعي او در كابينه حمايت و تاييد خود را به شورشيان فارس توسط سرلشگر زاهدي اعلام داشتند، و شورش خرابكارانه و غارتگرانه ي فارس تحت عنـوان فريبنـده ي «نهضت فارس» که بنا بر نوشته روزنامه ی داد «جز خرابی و غارت اموال کشاورزان حاصلی نداشت» 2 مورد تائید قوام قرار گرفت و به سرعت ابعاد توطئه های باند ارتجاعی قوام به رهبری و فرماندهی عوامل بیگانه و مامورین سفارت آمریکا و سرلشکر زاهدی مشخص شد. وزرای احزاب موتلفه به عنوان اعتراض از کابینه قوام بیرون رفتند و دست قوام برای اجرای نقشه های خود کاملا باز و آزاد شد و همه نیروهای مرتجع متمرکز دربار و باند سید ضیاء الدین طباطبایی مجددا به دور قوام السلطنه جمع شدند و به فاصله ی دو روز کابینه ی جدیدی که مامور اجرای نقشه های تجاوزکارانه ی قوام به نهضت آذربایجان شده بود، با همکاری و عضویت افراد زیر به شاه معدوم معرفی شد:

1 قوام السلطنه – نخست وزير و وزير كشور و وزير خارجه

2-سپهبد امير احمدي - وزير جنگ

 3 -حميد سياح - وزير بازرگاني و پيشه و هنر

 4 -عبدالحسين هژير - وزير دارايي

 5 -دكتر اقبال - وزير بهداري

 6 -شمسالدين اميرعلايي- وزير كشاورزي

 7 -اعزاز نيك پي - وزير پست وتلگراف و تلفن با حفظ مقام معاونت نخست وزيري

 8 -صادقي- وزير راه

 9 -دكتر سيد علي شايگان- وزير فرهنگ

 10 موسوي زاده - وزير دادگستري

  11 -محمد ولي ميرزا فرمانفرماييان- وزير كار و تبليغات 3

 و از اين تاريخ حمله و هجوم علني به جنبش دموكراتيك آذربايجان و كردستان علني شد و كشورهاي امپرياليسـتي آمريكا و انگليس به دربار و دولت قوام براي شروع حمله به آذربايجان همه گونه وعده و اطمينان دادنـد، و حملـه به آذربايجان و زيرپا گذاشتن آن همه تعهدات صريح درباره ي جنبش دموكراتيك آذربايجـان توسـط دولـت قـوام، فقط به منظور سركوبي جنبش ملي و دموكراتيك سرتاسر ايـران اجـراء شـد. زيـرا وجـود و دوام و بقـاي جنـبش دموكراتيك و ملي آذربايجان حتي در قالب و چهارچوب انجمن ايالتي و ولايتي ميتوانست، سرتاسـر ايـران را بـه پايگاه محكمي عليه استعمار و استبداد تبديل كند و اين با منافع گسترده ي امپرياليستي در كل منطقه و هيئت حاكمه در ايران معارض و منافي بود. براي حفظ چنين منافع عظيمي، امپرياليسم حاضـر بـه همـه گونـه جنايـت و جنـگ گسترده و تجزيه ي مناطق نفتي و حساس ايران و ايجاد سرپل هايي براي حمله به اتحادجماهير شوروي بـود، و بـه هرصورت توانايي انجام آن را داشت. جرج آلن، سفير آمريكا در ايران با بيشرمانه تـرين وجه ـي نهضـت 21 آذر را تهديد كرد و از دست نشاندگان خود در ايران خواست كه آن را در نطفه خفـه كننـد. امپرياليسـم انگلـيس در بنـدر بصره نيرو پياده كرد. خطر اشغال مناطق جنوبي ايران، خاصـه منـاطق نفـت خيـز ايـران از طـرف نيروهـاي مسـلح بريتانياي كبير بيشتر شد. مسئله ي آذربايجان كه صد درصد يك امر داخلي ايران بود، با مداخلـه، تحريـك و دسـتور علني امپرياليسم آمريكا به شوراي امنيت سازمان ملل متحد كشانده شد. امپرياليسم و ارتجاع ايران بـا وارونـه جلـوه دادن خصلت دموكراتيك نهضت آذربايجان خواستند آن را بهانه اي براي مبارزه عليه نه تنها آزاديخواهان ايران، بلكه عليه نهضت انقلابي جهاني و پيشروترين گُردان آن يعني اتحاد شوروي قراردهند.

ارتش ايران كه كاملاً در يد قدرت مستشاران نظامي آمريكا (براسـاس قراردادهـاي دوجانبـه سـاعد- دريفـوس) و جرج آلن قرارداشت، و ژاندارمري ايران كه اين زمان تحت فرماندهي ژنرال شوارتسكف آمريكايي بود، مناسبترين اهرم براي اجراي چنين حركت هاي تجاوزكارانه اي شد. حمله و هجوم نظامي به آذربايجان زير بهانه ي «فـراهم كـردن مقدمات انتخابات دوره ي پانزدهم و تأمين آزادي انتخابات» آراسته و پيراسته شد و هيجانات ميهن پرستانه و ناسيوناليستي و همراهي هاي مذهبي سلطان الواعظين هاي درباري، بدرقه راه تجاوزگران گرديد . آنچه به دست آمد، تحكيم منافع انگليس و آمريكا در ايران و لغو قراردادهاي همكاري ايران و شوروي بود. در ايـن رهگـذر بـه قيمـت خـونه ـاي بيشماري كه ريخته شد، زمين هاي تقسيم شده و اراضي خالصه تحت تصرف كشاورزان، و موقوفات بزرگ تحـت تصرف و استفاده ي كشاورزان آذربايجاني، مجدداً به دست مالكين و سرمايه داران و روحـاني نمايـان موقوفـه خـوار فراري كه اينك به صورت قهرمانان ملي در پناه ايلات مسلح ذوالفقاري و يمين افشار و جمشيدخـان اسـفندياري و ملك قاسمي ها ظاهر ميشدند، افتاد. در خط سير ارتش شاهنشاهي به آذربـايجان جز جنايت و وحشـت و خرابـي چيزي به جاي نماند. به قول ويليام دوگلاس قاضي آمريكايي كه پس از «فتح آذربايجان!» به تبريز رفت، «ارتش ايران، ارتش رهايي بخش در مسير خود آثار خشونت بر جاي گذاشت. ريش دهقانان را آتش زدند. به نـاموس زنـان و دختـران آنـان تجاوز كردند، اموال خانه ها را به غارت بردند، دام ها را دزديدند. ارتش از زير هرگونه كنترل دررفت. رسالتش نجات دادن بود، ولي به غارت مردم غيرنظامي پرداخت و كشته ها و ويراني ها پشت سر نهاد. زندان ها مملو از آذربايجـاني هـاي بـيگنـاه اسـت، چوب هاي دار و اعدام فراوان است با ناسيوناليست ها نيز بدرفتاري مي شود. دهقانان بيچاره را كه براي دموكرات ها ابراز علاقـه كرده بودند، در معرض توهين قرار دادند. يك دهقان پير آذربايجاني به ما چنين گفت: مال و حيثيت ما را پايمال كردند، آثار اين حوادث جگرسوز هرگز از خاطر آذربايجاني ها زدوده نخواهد شد».4  اخبـار جرايـد تهـران بـا همـه ي سانسـوري كـه بلافاصله پس از شكست جنبش آذربايجان برقرار شد، ارقام وحشتناكي بـه دسـت مـي دهـد. روزنامـه ي داد تحـت عنوان «حكومت نظامي در تبريز- كشتار ششصد نفر از دموكرات هاي آذربايجان» و «اعزام هيئت به آذربايجـان بـراي تشـكيل ادارات دولتی» 5 گوشه هايي از جنايت را برشمرد. ماشين كشتار و جنايت ارتش و دولت به كار افتاد. قتل عام هـاي دسته جمعي شروع شد. از طرف وزرات دادگستري آقاي عبدالعلي لطفي مدير كل بازرسـي وزرات دادگسـتري، بـه سمت رياست دادگستري آذربايجان منصوب شد، 6 تا احكام كاملاُ قانوني براي تصرف و اعاده ي مالكيت خان ها و سرمايه داراني كه در پناه اوباش مسلح و ارتش شاهنشاهي به محل آمده اند، صادر نمايد.*

كشتار و قتل عام نيروهاي دموكراتيك جامعه فقط در آذربايجان محـدود نمانـد. همـان جنايـات در سراسـر منـاطق كُردنشين به ويژه در مهاباد و كرمانشاه تكرار شد و در مازندران همه ي سنديكاهاي كارگري و شـعب حـزب تـودة ايران مورد حمله و هجوم ژاندارمري و افراد مسلح قاديكلاهي و يمين اسفندياري قرارگرفـت و خلعـت بـري هـا و قنبرخان چهاردهي و اكبرخان و خانواده ي پر شاخ و برگ صـوفي و امينـي لنگـرودي و خـان هـاي طـوالش ماننـد عزت الملوك ساساني و باقيمانده هاي ضرغام السلطنه و نوكرهاي حاج آقا رضا رفيع در سرتاسر گـيلان بـه جنايـاتي دست زدند كه يادآور حمله ي مغول و چنگيز بود. 7   گفتني است ستون تحت فرمانـده ي  سرهنگ مقبلی که از گيلان و جاده ي انزلي- آستارا به طرف آذربايجان در حركت بود، اين جنايـتكـاران و خـان هـاي محلـي را مـورد حمايت و تقويت قرار ميداد. اين چنين نهضت دموكراتيك آذربايجان و جريان دموكراسـي سراسـري ايـران مـورد حمله و تجاوز گسترده ي ارتجاع داخلي و امپرياليسم متحده ي آمريكا و انگليس قرارگرفت.

1 روزنامه ي داد، شماره ي 843 ، مورخه ي 2 مهرماه 25

2-روزنامه داد شماره 874 مورخه ي 8/8/25

 3 - روزنامه ي داد، شماره ي 865 ،مورخه ي 28 مهرماه 1325

 4- مجله ي دنيا، آبان 1354 ،ص 20 ،مقاله ي حسين جودت «21 آذر يك روز تاريخي در جنبش انقلابي ايران»

5 - داد، ستون اخبار، مورخه ي 23 آذر ماه 1325

6- داد، ستون اخبار، مورخه ي 23 آذر ماه 1325

*- آيا دكتر مصدق از اين سابقه شيخ علي لطفي و سابقه ننگين و جابرانه او بر رياست دادگاه 53 نفر بي خبر بـود كـه چنـين شخصيت سرسپرده به دربار و امپرياليسم را در كابينه ملي خود جاي داد. آن وقـت انتظـار داشـت كـه حـزب تـوده ايـران و روشنفكران مبارز كابينه او را تأييد كنند؟!

7- حاصل كار لشكركشي به آذربايجان، سلطه ي مجدد مالكان بزرگ آذربايجاني مانند ذوالفقاري- يمين افشار- اسلحه دارباشي- امير نصرت اسكندري- شاهزاده ملك قاسمي- آصف مقدم( ورثه ي صمدخان مراغه اي)- حاج عليلو سردار عشاير- مجتهدي ها و امثالهم بود. دولت و دربار پهلوي دوم پس از اعدام 2500 نفر در محاكم نظامي و 7000 نفر كشته به دست اوباش مسلح تحت فرمانده ي ابوالقاسم جوان و حميديه و بهادري (از نوه هاي سردار بهادر وزير جنگ محمدعلي شاه) و 8000 نفر زنداني و 70000 نفر پناهنده به اتحاد شوروي، توانست آذربايجان و كردستان را به زير سلطه ي خونتاي نظامي درآورد. آخرين بازمانده ي زنداني هاي آن حمله ي نظامي، زنده ياد صفر قهرمانيان بود كه پس از سي ودو سال زندان، در انقلاب 22 بهمن 1357 از زندان رهايي يافت و قهرمان ملي نام گرفت و يادش جاودانه است. آمار و ارقام اين فاجعه از صفحه ي 276 كتاب «از سيد ضيا تا بختيار» نوشته ي مسعود بهنود چاپ هفتم 1377 نقل و اقتباس شده است.

Go Back

Comment