header photo

مسائل حاد محیط زیست و پیامدهای آن

مسائل حاد محیط زیست و پیامدهای آن

بخش دوم

بخش نخست پرسش و پاسخ با پروفسور دکتر بهروز شکوری به اطلاع شما رساندیم. اینک شما را با بخشی دیگر از این نوشته پر اهمیت آشنا می کنیم.

سوال: در مورد آلودگی تکنوژن نظر خودتان را توضیح دهید؟

جواب  «محیط زیست» محیطی که بشر زندگی بشر تشکیل می دهد و ما تمام مایحتاج زندگی خود را از آن تهیه می نمائیم. «محیط زیست» مجموعه ای است از نظام زیستی زمین، که انسانها موظفند از بی نظمی و آسایش در این زیستگاه عمومی، تخریب بنیادهای آن که در واقع بمثابه نابودی جهان هستی است جلوگیری نمایند. ما باید با تمام دقت هوشیاری از هر گونه اخلال در روند پروسه های طبیعی جلوگیری نمائیم. بی اعتنائی به قوانین حاکم بر طبیعت پی آمدهای بسیار خطرناکی را دارا است. نباید فراموش کرد که در طبیعت قانون و قصاص حاکم است و طبیعت ضربه های وارد بخود را با جواب جبران می کند. محیط زیست در بقای فیزیکی و رشد جسمی، روانی، اجتماعی انسانها اثر حیاتی دارد. لذا حفاظت از محیطی که در آن زندگی می کنیم یکی از مسائل حاد و کلیدی برای جامعه بشری است.

قرن بیستم به دوران زندگی ضد تقیض خود خاتمه داده و در صفحات تاریخ چایگزین شد. این سده از تاریخ برای بشریت ترقی و توسعه آورد و در ضمن بیش از شده های دیگر ضربات مهلکی به محیط زیست و منابع جهان وارد نمود. دو جنگ بزرگ و ویرانگر جهانی، صدها جنگ لوکال پیامهای وحشتناک برای بشریت و طبیعت ببار آورد و باعث نابودی صدها میلیون انسان و تخریب منابع طبیعی گردید. تخریب محیط زیست درسالهای بعد از جنگ دوم جهانی نیز توسعه زیادی یافت بخصوص آلودگی رادیو اکتویته ناشی از استعمال انرژی هسته ای، تولید و آزمایش سلاح های امحای عمومی هسته ای (در فضا، دریا و زمین) و غیره.

در نیمه دوم قرن ما، بخصوص در دهه های آخر آن جهان با شرایط تازه ای رو در رو بوده که در محافلزیست محیطی از این وضع بنا به شرایط بحرانی نام برده شد و زنگ خطر بحران محیط زیست جهانی بصدا در آمد.

یکی از عوامل مؤثر در تخریب محیط زیست آلودگی تکنوژن می باشد.  لازم به تذکر است که در قرن بیستم تکنیک وضعیت وسعت عظیمی پیدا کرد. این قرن با تکنیک پیشرو، مناسبات مخصوص بخود، صنایع عظیم بخصوص صنایع متالوژی، پتروشیمی، شیمیائی، تسلیحاتی و غیره دگرگونی وسیعی در طبیعت ایجاد نمود. توسعه سریع و فزایندۀ صنایع، منابع طبیعی را بطور فشرده به خدمت خود گرفت و شیوه های استثمار فزاینده منابع طبیعی را تحقق بخشید. امروز در نتیجه فقدان تدابیر موثر علمی برای پاکسازی محیط زیست صنایع مادر، بخصوص صنایع عظیم متالوژی، به مقدار زیادی گرد تکنوژن به فضا پرتاب می نماید که به یکی از عوامل موثر تخریب محیط زیست تبدیل گردیده. منابع اساسی آلودگی تکنوژن بیوسفر به شرح زیر می باشد.

١- آلودگی خاک با ترکیبات زهر آلود و مسموم کننده و با فضولات صنایع تولیدی و همچنین وسائط نقلیه و نفوذ این مواد به ارگانیسم گیاهان و محصولات کشاورزی و دامی.

٢- رسوخ مواد سمی به خاک و گیاه به وسیلۀ کودهای شیمیائی.

٣- آلودگی آتمسفر به وسیله عناصر و مواد سمی شیمیائی.

٤- استفاده بی رویه و بدون کنترل فضولات مختلف به مقاصد کودی که باعث آلودگی خاک تضعیف توان حاصلخیزی آن می گردد. برای ما شناسائی روابط بین آلودگی تکنوژن خاک با محصول دهی گیاهان کشاورزی و کیفیت محصول از اهمیت بسزائی بر خوردار است. امروز با پژوهش های علمی پیگیر دانشمندان معین گردیده که آلودگی تکنوژن باعث تضعیف رشد و نمو و در مجموع زندگی گیاهان می گردد. در چنین شرایطی از نظر کیفیت محصول، مرغوبیت و ارزش غذائی خود را از دست می دهد.

در شرایط آلودگی تکنوژن تغییرات اساسی ارثی به وجود می آید و در نتیجه دورۀ پایداری خصوصیات مفید ارقام پر ارزش تقلیل می یابد. آلودگی تکنوژن منجر به تضعیف و یا از بین رفتن سیستم فعالیت ایمنی در ارگانیسم گیاه می گردد که آسیب پذیری آنها را به وسیله میکروب های امراض مختلف و موجودات مضر ازدیاد می دهد.

منابع اساسی نشست فلزات سنگین به سطح زمین و خاک عبارت است از فضولات زائد صنایع فلزی، شیمیائی، پتروشیمی و معادن، برای مثال: هنگام تولید انواع کودهای پتاس به تعداد زیادی (⅓ مواد اولیه که در تولید آن بکار می رود) فضولات زائد به عمل می آید. در پروسه تولید کود پتاسیم کلرید از سیلونیت با روشهای معمولی به مقدار زیادی مواد زائد هالیت و ترکیبات رسی، املاح و غیره تولید می گردد. در این پروسه به مقدار زیادی هم گاز تولید می گردد که به اتمسفر وارد می شود. کافی است گفته شود که برای تولید یک تن کلرید پتاس ٣- ٤ تن مواد زائد تولید می گردد که در ترکیبشان تا ٩٠ درصد کلرید سدیم، ٩ درصد کلرید پتاسیم و غیره موجود می باشد. امروز همچنین معین گردیده که صنایع فلزی جهان سالانه در حدود ١٥٤٦٥٠ تن مس، ١٢١٥٠٠تن روی، ۸٩٠٠٠تن سرب، ١٢٠٠٠تن نیکل، ٧٦٥تن کبالت، ١٥٠٠تن مولیبدن، ٥/٣٠تن جیوه به سطح زمین وارد می کند که مورد آلودگی منابع طبیعی می گردد. در مراکز و مجتمع های بزرگ صنعتی در نتیجۀ سوخت مواد فسیلی که در ترکیب شان تقریبأ تمام فلزات تکنوژن موجود است باعث آلودگی شدید خاک می گردد. امروز همچنین معین گردیده که در نتیجۀ سوخت دغال، نفت و سایر مواد فسیلی سالانه در حدود ١٦٠٠تن جیوه، ٣٦٠٠تن سرب، ٢١٠٠تن مس، ٧٠٠تن روی، ٣٧٠٠تن نیکل به سطح زمین می نشیند که طبق اطلاعات بنیادهای زیست محیطی جهان سالانه در حدود ٢٦٠٠٠٠تن سرب با گازهای وسائط نقلیه به سطح زمین می نشیند. این مقدار تقریبأ ٣بار بیش از مقداری است که به وسیله صنایع متالوژی وارد خاک می شود.

یکی از عناصری که شدیدأ آلودگی خاک را بعمل می آورد و مسموم کننده است عنصر کادمیوم می باشد. تحمع بیش از حد این عنصر در خاک محیط مسموم کننده ایجاد می کند که برای سلامتی انسان و احشام بسیار خطرناک است. این عنصر در ترکیب کودهای فسفری به مقدار قابل توجهی موجود می باشد. کافی است گفته شود که فسفریتها در ترکیب خود در حدود ٥- ١٠٠ میلی گرم در کیلوگرم کادمیوم دارند که تقریبأ تمام این مقدار به کود منتقل می شود. از آلوده کنندگان عنصر آرسنیوم دارای اهمیت می باشد. در بین کودهای شیمیائی بیش از همه سوپر فسفات در ترکیب خود آرسنیوم دارد (٣٢١ میلی گرم در یک کیلوگرم) تجمع ارنسیوم به مقدار بیش از ٥٠ میلی گرم در یک کیلوگرم خاک مسموم کننده می باشد.

یکی از خطرناکترین آلوده کنندگان محیط  و خاک جیوه می باشد که سم غذائی محسوب می شود. جیوه هم برای انسان و هم برای احشام و هم آبزیان خطرناک است. تراکم جیوه بر سیستم اعصاب تأثیر منفی می گذارد. تراکم جیوه از لامپهای الکتریکی و حرارت سنجهای از کار افتاده، مصرف مواد محترقه فسیل ها، تولیدات صنعت کلر، قلیا، کارخانجات رنگسازی، الکتریکی، معادن، پالایشگاه ها و از صنعت کاغذسازی تولید می شود که بشدت محیط و خاک را آلوده می کند. روی یکی از عناصر مهم بیوژن و بیولوژیکی است. در ارگانیسم انسان و حیوان نقش بزرگ فیزیولوژیکی دارد. کمبود روی در ارگانیسم گیاه باعث بروز کلروز (زردی برگ) می شود. ولی اگر مقدار آن در خاک زیاد باشد رشد گیاهان و انسان محدود می گردد.

بطوریکه می بینیم دایرۀ آلودگی تکنوژن در طبیعت وسیع بوده و مبارزه با آن پر هزینه بوده و بسیار جدی باید تلقی گردد.

سوال: در نوشته ها و مقالاتتان به مونیتورینگ و لزوم تشکیل آن در محیط زیست تأکید می کنید در این مورد بی زحمت توضیح دهید.

جواب – بطوریکه می دانید قرن بیستم قرنی بود که تخریب محیط زیست و اکوسیستم ها را به ارمغان آورد و بحران اکولوژیکی جهان را آفرید. امروزه دانشمندان به این عقیده هستند که تمایل جهانی برای نجات کرۀ زمین از بحران تخریب و آلودگی به حدی رسیده که می توان انتظار داشت در آینده ای نه چندان دور، انقلاب زیست محیطی جهان را متحول کند و شرایط زیستی مناسبی را برای بشر به ارمغان آورد. البته قرن بیست یکم نیز قرن آلودگی محیط زیست، تخریب اکوسیستم ها، بیوسفر، تخریب فلاکت بار پردۀ اوزونی، پدیده های گلخانه ای، تخریب جنگلهای استوائی، آلودگی با مقیاس اقیانوسها و محیط زیست مان خواهد بود. اینها پیش فرض محقق علوم زیستی که با دلسوزی حوادث را پی گیری می نماید نبوده بلکه انعکاس وضع موجود در سالهای اول قرن حاضر درکرۀ زمین می باشد. وضعی که بشریت را برای بقای خود مجبور به چاره اندیشی کرده است. امروز بشریت مترقی در صدد است که با درک مسئولیت خود راه ها و شیوه های علمی اداره فرآیندهای طبیعی و روابط متقابل اجتماع و طبیعت را شناسائی کرده نتایج سوء دخالت های خود بر روند فرآیندهای طبیعت را در مدت زمان و کوتاه مدت پیش فرض نماید.

امروز سرعت و مقیاس تخریب منابع طبیعی، آلودگی محیط زیست، پی آمدهای آن بیوسفر، تأثیر آن در اکوسیستم ها بجائی رسیده که مسائل اکولوژیکی در مقیاس جهانی، منطقه ای و ملی الزامأ باید مطرح گردد. مسائل مربوط به محیط زیست دارای ابعادی پر امتداد، در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، فنی و فرهنگی است. لذا باید بطور علمی و با درک کامل پی آمدهای فلاکت بار آلودگی آن، بررسی گردد. یکی از عوامل مؤثر تخریب محیط زیست آلودگی تکنوژن می باشد که در سئوال قبلی ابعاد و پی آمدهای آن در بیوسفر بررسی گردید.

با در نظر گرفتن مقیاس آلودگی تکنوژن و پی آمدهای فلاکت بار آن در بیوسفر ایجاد سیستم مشاهدات اختصاص مونیتورینگ بر روی پارامترهای بیوسفر و بنیادهای آن بخصوص خاک بسیار الزامی است. لذا در زیر شرح مختصر در مورد این سیستم آورده می شود/

اهداف نظری و اصول تشکیل مونیتورینگ اکولوژیکی

به منظور تعیین و بررسی تغیررات آنتروپوژن در زمین،  تغییرات موجود طبیعی لازم است سیستم مشاهدات اختصاصی بر روی وضع بیوسفر و خاک انجام پذیرد و تغییرات زائیدۀ فعالیت های آنتروپوژن، انسانها بررسی گردد. همین سیستم مشاهدات و نظارت بنام مونیتورینگ نامیده می شود.

مقاصد کلی که به وسیلۀ این سیستم مشاهدات و نظارت می تواند تحقق یابد به وسیله تشکیل مشاهدات وسیع و نظارت بر تغییرات وضعیت بیوسفر و گذشته نگری می تواند علمی گردد. در این بین مشاهدات دقیق بر روی تغییرات ناشی از فعالیت غیر اصولی انسانها، علل این تغییرات و عوامل آنها، منابع تأثیر بر آنها، ارزیابی این تغییرات تعیین و تشخیص میزان ثمرۀ آنتروپوژن، پیشرفتها و تعیین روند تغییرات در بیوسفر باید انجام پذیرد.

سیستم مونیتورینگ سه عامل اساسی را در بر می گیرد:

١- مشاهدات بر روی عوامل مؤثر در وضع محیط زیست و منابع طبیعی.

٢- ارزیابی وضعیت عینی موجود محیط زیست و منابع طبیعی.

٣- پیش فرض وضعیت محیط زیست (در مورد تغییرات بنیادی آینده)

بدین ترنیب مونیتورینگ قبل از هر چیز سیستم مشاهدات ارزیابی و پیش فرض وضعیت محیط زیست و منابع طبیعی میباشد. این سیستم در مورد ادارۀ وضعیت کیفیت و فعالیت انسانی در محیط زیست مان نظریات ارائۀ نمی نمیابد ولی باید اظهار نمود که به منظور تشکیل صحیح و پر تحرک ادارۀ کیفیت محیط زیست شرط اساسی عبارت از تشکیل سیستم مونیتورینگ می باشد. سیستم مشاهدات گذشته نگر و اختصاص (مونیتورینگ) می تواند مناطق محدود (لوکال) را احاطه نماید در این صورت مونیتورینگ محدود و یا تمام کرۀ زمین را در مجموع احاطه نماید که در آن صورت مونیتورینگ عظیم نامیده شود.

در برنامه های مونیتورینگ در روی خاک و اکولوژی بیش از همه پروسه های تجدید شونده و غیر قابل تجدید میکروپروسس ها، ساختار فونکسیونل (توان عملکرد اختصاص) خاک و همچنین نظریات مربوط به توسعه و تکامل خاک باید بررسی گردد. در واقع بررسی این عوامل قادر است اهداف کلی مشاهدات اختصاصی بر روی بیوسفر را بر آورد نماید.

پایه و اساس مونیتورینگ خاک، اساس نظری تغییرات در چهارچوب خاکشناسی ژنتیک استوار می باشد که دارای ٣ اصل اساسی است آنها عبارتند از عوامل تشکیل خاک، پروسه تشکیل خاک و خواص اساسی خاک.

استفادۀ دراز مدت از خاک برای مقاصد کشاورزی به تشکیل سیستم های طبیعی نسبتا استریل (پاک) خاک – گیاه که دارای تشکیلات اختصاصی و روابط معینی که متفاوت از اکوسیستم های طبیعی می باشند می انجامد. علل اساسی تشکیل اکوسیستم های آبی جدید عبارت است از تعویض ترکیبات گیاهی بیوژئوسنوز در شرایط پایداری تمام عوامل دیگر تشکیل خاک می باشد.

تغییر وضع اقلیم موجود خاک در آگرواکوسیستم ها باعث تغییر در ترکیب و وضع موجودات زنده خاک و توان عملکرد آنها می گردد. تمام اینها باعث تغییرات بنیادی در طبیعت و خواص اساسی خاکها گردیده و در مدت زمان باعث دگرگونی در ساختمان پروفیل آنها می شود. بدین ترتیب برای خاکهای آگرواکوسیستم، پارامترهای خواص آنها که دارای روابط و همبستگی متقابل می باشند مختص بوده و با شرایط جدید اکولوژیکی سازگار می باشند. تنظیم موجودیت آگرواکوسیستم ها و امکان فعالیت آنها در چهارچوب توان عملکردی نشان ایجاد تدابیر پایداری که بتواند تأثیر همزمان به تمام سنجش های اساسی آن بنماید الزامی است. سازمان خواروبار جهانی F.A.O در تنظیم برنامه های مربوط به پژوهشهای سیستم های آگرواکولوژیکی از همین روش استفاده کرده است. در آگرواکوسیستم ها تدابیر تنظیمی بر همین اساس باید انجام پذیرد و دارای پایۀ مونیتورینگ باشد.

در دورۀ معاصر یکی از مسائل اساسی علوم مربوط به خاک عبارت است از درک هرچه عمیق تر نقش اکولوژیکی غیر قابل تعویض خاک در زندگی بیوژئوسنوزهای خشکی و بیوسفر در مجموع می باشد. توان عملکرد اکولوژیکی خاک در پروسه های طبیعی به دو گروه اساسی تقسیم می گردد.

١- توان عملکرد مربوط به بیوژئوسنوزها.

٢- توان عملکرد عظیم و زمانی خاک.

حاصلخیزی خاک که در نتیجه فعالیت متقابل و روابط همه جانبه خواص اساسی خاک به وجود آمده و در واقع مفهوم اساسی آن بشمار میرود به گروه اول مربوط می باشد. حاصلخیزی در واقع محصول تمام خواص اساسی خاک بوده و تمام توان عملکرد گروه اول را در بر می گیرد. بدون درک نقش و مضمون اساسی حاصلخیزی خاک ایجاد سیستم پر ثمر و پایدار مونیتورینگ اکولوژیکی و خاک که در مجموع متکی بر پیش فرض و تنظیم حاصلخیزی خاک باشد امکان پذیر نخواهد بود.

عوامل اساسی که بروز توان عملکرد اکولوژیکی خاک را تعیین می نمایند هبارت است از عوامل طبیعی، سنگهای نادر خاک زا، سطح خاک، و همچنین عوامل اکولوژیکی تشکیل و تکامل خود خاک می باشد.

از عوامل آنتروپوژن، تدابیر آگروتکنیکی (شخم، سیستم کودی و سایر). این عوامل دینامیک (تغییر کننده) بوده و در مدت زمان در تکامل می باشند. فعالیت متقابل در بین آنها به وسیلۀ تنظیم مدلهای مشابه (مدلهای نشان دهنده پروسه های خاکی) و اطلاعاتی که این مدلها می آورند می توانند ارزیابی گردند. این اطلاعات قادرند برای پیش فرضهای مشخص کنندۀ تغییرات توان باردهی اکوسیستمهای طبیعی و آگروسیستم ها و پایداری آنها مورد استفاده قرار گیرند.

بدین ترتیب به منظور درک همه جانبۀ تغییرات بنیادی ناشی از آلودگی، بخصوص آلودگی تکنوژن بیوسفر، گذشته نگری و تنظیم تدابیر کلی برای مبارزه با آلودگی محیط زیست و بیوسفر ایجاد سیستم پر ثمر و پایدار مونیتورینگ اکولوژیکی الزامی به نظر می رسد.

سوال: بنظر جنابعالی آلودگی زیست محیطی چه تغییراتی در دستگاه های ارثیت ژنها می گذارد؟

جواب  - در سالهای آخر قرن بیستم، نظر و دقت دانشمندان و محافل علمی جهان در شرایط بحران کنونی اکولوژیکی به یک سری مسائل مهم از جمله راه ها و شیوه های محافظت از دستگاه ارثیت ژنها جلب گردیده است. پژوهش های بنیادی در مراکز علوم ژنتیک جهان بخصوص در اتحاد شوروی سابق نشان داد که در اکثر جانداران بخصوص در انسانها آلودگی تکنوژن، پرتوافشانی هسته ای باعث بروز موتاژ نیز می گردد که وضع پوتولوژیکی در ارگانیسم بعمل می آورد.

آلودگی ناشی از پرتوافشانی هسته ای، آلودگی با منشاء تکنوژن باعث تغییرات بنیادی در سلولها گردیده، و تآثیر منفی در دستگاه ژنتیک، کروموزوم و ارثیت می گذارد که عواقب وخیمی نه تنها برای نسل حاضر بلکه برای نسلهای آینده هم دارد. یکی از خصوصیات وضعیت کنونی اکولوژیکی در کشورهای با پتانسیل بزرگ صنعتی عبارت آز آن است که در بیوسفر به مقدار بسیار زیادی کنوبیوتیکها  (Convobiotik) که محصول تولیدات صنایع سنگین، موسسات صنعتی کشاورزی، داروسازی و فعالیت روزمرۀ انسانها است تجمع یافته است.

این مواد دارای خواص مسموم کننده ژنها بوده و خواص اساسی دستگاه و ساختمان ژنتیک را نابود می کند و در نتیجه تأثیر کنوبیوتیکها تغییرات ارثی پوتولوژیکی در ارگانیسم زنده بخصوص در انسانها تظاهر می نماید و فعالیت عادی ارگانیسم بهم خورد.

نتیج پژوهش های دراز مدت دانشمندان برجسته جهان دوبینین (Dubinin) (١٩٩٠و آلتوخوف (١٩۸٠ Altoukhow) بورگارد (١٩٩٣Burgard) نشان داد که کنوبیوتیکها تأثیرات بسیار منفی در ژنهای موجودات زنده بجای می گذارد.

در شرایط معاصر ازدیاد فزایندۀ بحران اکولوژیکی یک سری مسائل بسیار مهم از جمله تشخیص شیوه های محافظات از دستگاه ارثیت ژنها را در مقابل دانشمندان قرار می دهد. این مسائل که بسیار با اهمیت می باشد تشخیص پتانسیل موتاژنی ناشی از تأثیرات رادیواکتیویته، فیزیکی، شیمیائی و بیولوژیکی روی تغییرات ژنتیکی در حیوانات، میکروارگانیسم ها، گیاهان، ویروسها، بخصوص تطبیق تدابیر و اقدامات پیشگیری از حوادث ژنتیکی که آلودگی محیط زیست را به بار می آورد و بخصوص تدابیر تکنولوژیکی نیز از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و امروز یکی از راه های موثر و آینده ساز در تقویت قدرت مقاومت و تحکیم دستگاه ژنتیکی ارگانیسم بشمار می رود.

پژوهشهای آنتی موتاژنیکی از زمان کشف آن از طرف نوویزیلارد (١٩٥٢Novieezilard) امکان تشخیص موارد زیادی را به محققین داد. پژوهش های علمی همچنین امکان تشخیص قانونمندی تأثیر این مواد، مکانیزم دفاع آنتی موتاژن و نیز راه های تطبیق آنها را نشان داد. امروز در محافل علمی زیست محیطی، انستیتوهای ژنتیک، موسسات مهم دانشگاهی جهان، دانشمندان در جستجوی راه های مبارزه با پدیدۀ موتاژنی می باشند.

Go Back

Comment