header photo

چند خبر از جنبش اعتراضی کارگران

چند خبر از جنبش اعتراضی کارگران

اعتصاب کارگران مجتمع مس سونگون ورزقان

اعتراض کارگران معدن طلای آق دره

تحلیلی از اعتصاب در کارخانه های ایران خودرو!

اعتصاب کارگران مجتمع مس سونگون ورزقان

کارگران مجمتع مس سونگون ورزقان خواستار بازگشت به کار نمایندگان اخراجی و اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل هستند

اعتصاب کارگران مجتمع مس سونگون ورزقان برای سومین روز پیاپی ادامه داشت. کارگران شرکت‌های پیمانکاری آهن آجین (لیچینگ)، آهن آجین (معدن)، مبین، زحل، نوآوران، پارس اولنگ و خدمات اکتشافی دراین اعتصاب شرکت دارند. آنها ضمن تجمع در محوطه معدن از رفتن به سرکار خودداری می‌کنند. این اعتصاب در اعتراض به اخراج ۶۰ تن از کارگران این مجتمع می‌باشد. کارگران اخراجی از فعالان کارگری مجتمع مس سونگون ورزقان می‌باشند.

در حال حاضر قرارداد کاری همه کارگران این شرکت به پایان رسیده است. تمدید قرارداد یک ساله این کارگران علی‌رغم وعده مدیرعامل شرکت ملی مس ایران انجام نشده است. مدیران مجتمع و شرکت‌های پیمانکاری از کارگران خواسته‌اند به سرکار خود بازگردند. اما کارگران تاکید کردند که تا زمانی که قرارداد با همه پرسنل امضا نشود، اعتصاب ادامه خواهد داشت.

کارگران مجتمع مس سونگون ورزقان خواستار بازگشت نمایندگان اخراجی خود بر سرکارهای‌شان هستند.

در حال حاضر فقط پرسنل رسمی شرکت مس و کارخانه مشغول به کار هستند. بدلیل اعتصاب، استخراج از معادن تعطیل شده است. بهمین دلیل کارخانه هم با کمبود خوراک مواجه شده است. در صورت تداوم اعتصاب امکان تعطیلی کارخانه وجود دارد.

کارگران مجتمـع مس سونـگون ورزقان در تاریخ ۱۴ مهرماه ۱۴۰۰ نیز اقدام به یک اعتصاب ۳ روزه کردند. آنها خواهان اجرای صحیح طرح طبقه‌بندی مشاغل، رفع تبعیض بین پرسنل رسمی و شرکت‌های اقماری معدن و… شدند. مدیرعامل شرکت ملی مس به دنبال مذاکره با نمایندگان کارگران، وعده انجام خواسته‌های کارگران را داده بود. اما با گذشت بیش از ۴۵ روز هیچ اقدامی صورت نگرفته است.

فسخ قرارداد کار یکی از اهرم‌های سرکوب کارگران در دیکتاتوری حاکم می‌باشد. امنیت شغلی کارگران با قراردادهای کوتاه‌مدت به خطر می‌افتد. به این ترتیب کارگران در هراس از عدم تمدید قرارداد به خواسته‌های کارفرما تن می‌دهند.

اعتراض کارگران معدن طلای آق دره

اعتراض کارگران معدن طلای آق دره به تعدیل نیرو توسط کارفرما

کارگران معدن طلای آق دره بدلیل فصلی بودن تنها ۶ ماه درسال بیمه هستند؛ به این صورت امکان بازنشستگی آنها حداقل ۶۰ سال طول می‌کشد

حداقل ۱۰۰ کارگر بخش استخراج معدن طلای آق دره به دستور کارفرما بیکار شدند. آنها از صبح روز دوشنبه اول آذرماه اجازه ورود به محوطه معدن را نداشتند. معدن طلای آق دره در استان آذربایجان غربی و شهرستان تکاب در بخش تخت سلیمان واقع شده است. این معدن جزء چند معدن مهم استخراج طلا در کشور می‌باشد.

ادعای کارفرما برای تعدیل، فرا رسیدن فصل زمستان است که مانع فعالیت استخراج می‌باشد. کارگران تعدیل شده تا ۱۵ سال سابقه کار دارند. اما به آنها گفته شده که قرارداد آنها به پایان رسیده است. در پایان آذرماه نیز ۱۷۰ کارگر دیگر معدن طلای آق دره تعدیل خواهند شد. کارفرما زمان بازگشت این کارگران بر سر کار خود را فصل بهار اعلام کرده است. اما هیچ تضمینی برای بازگشت کارگران بر سر کار نداده است. کارگران تعدیل شده در اعتراض به فصلی بودن کار در معدن تجمع کرده‌اند.

یکی از کارگران می‌گوید:

«معـدن طـلای آق دره در مراتع روستاهای ما در آق دره علیا، آق دره سفلی و آق دره وسطی واقع شده است. بیشتر کارگران شاغل در این معدن غیربومی هستند و فقط چهل تا ۵۰ نفر از اهالی روستاهای اطراف در این معدن کار می‌کنند. آن هم با قراردادهای فصلی. ما کارگران به نشانه اعتراض به بیکاری، از بین رفتن مراتع‌مان و قراردادهای فصلی، دست به تجمع زدیم.»

وی ادامه می‌دهد: «پیمانکار معـدن طـلای آق دره سال‌ها است که با فشار به منابع طبیعی مالک زمین‌های کشاورزی و مراتع اجدادی روستائیان شده و ما در فصول بیکاری حتی امکان کشاورزی و دامداری نداریم.»

بهره‌برداری از معـدن طـلای آق دره باعث آلودگی آب‌های تحت سطحی و سطحی شده است. همچنین بدلیل انفجارهای مهیب و بخارات سمی جیوه وسیانید کارخانه، امکان زندگی عادی از مردم منطقه سلب شده است.

به گفته کارگران تعدیل شده در نزدیکی معـدن طـلای آق دره، معـدن طـلای زرشوران فعالیت می‌کند؛ اما کارگر فصلی ندارد.

کارگران مشمول کار سخت و زیان‌آور در معدن نمی‌باشند

کارگران فصلی در این معدن مشمول کار سخت و زیان‌آور هستند. اما بدلیل اینکه ۶ ماه از سال بیمه می‌شوند، این وقفه در پرونده بیمه آنها محاسبه شده و به این ترتیب این کارگران فصلی هیچگاه بازنشسته نخواهند شد.

اعتراضات این کارگران سال‌ها است که ادامه دارد. در خرداد سال ۹۶ نیروهای امنیتی به تجمع کارگران و خانواده‌هایشان حمله کردند. با این حمله شماری از کارگران و خانواده‌هایشان زخمی شدند.

در سال ۹۳ نیز این کارگران دست به تجمع اعتراضی زدند. در این تجمع بسیاری از کارگران معـدن طـلای آق دره توسط نیروی انتظامی دستگیر شدند. دادگاه این کارگران را به پرداخت جزای نقدی و تحمل شلاق محکوم کرد. این حکم با مخالفت افکار عمومی مواجه شد. اما دیکتاتوری حاکم، برای سرکوب کارگران این حکم را حتی بعد از پس گرفتن شکایت از سوی کارفرما اجرا کرد. کارگران این معدن هر ساله به اعتراضات خود ادامه می‌دهند.

تحلیلی از اعتصاب در کارخانه های ایران خودرو!

در هفته گذشته زنجیره ای از اعتصابات، ایران خودرو را در نوردید. این اعتصابات ابتدا در تبریز و سپس تهران و خراسان را نیز در برگرفت.

به مدد فضای مجازی و ارتباطات گسترده کارگران در این فضا با اطلاع رسانی و هم اندیشی، که سالهاست جزو تجربیات کوشندگان کارگری قرار گرفته است، با ارسال فیش حقوقی کارگران ایران خودرو تهران به برادرانشان در تبریز اولین جرقه اعتصاب زده شد. مزایای کارگران ایران خودرویی و حقوق های نسبتن بهتر از کارگران تبریزی و تبعیض آشکار بین کارگران دو شهر خشم کارگران تبریزی را ببار آورد. سه روز اعتصاب در این کارخانه در گرفت که پس از قول های مدیرعامل ایران خودرو تبریز مبنی بر یکسان کردن برخی مزایا و حقوق ها و قول اجرای طبقه بندی مشاغل، اعتصاب موقتن به پایان رسید. با رسیدن خبر اجرای طرح طبقه بندی مشاغل در تبریز، این بار کارگران ایران خودرو تهران با اعلام خواست اجرای طبقه بندی مشاغل از روز شنبه ٢٠ آبان دست به اعتصاب غذا زده و از رفتن به رستوران خودداری کردند تا روز ٢٢ آبان که هم بدنه سازی و هم مونتاژ دست به اعتصاب نشسته زدند که با آمدن مدیرعامل به میان کارگران و دادن قول افزایش حقوق ٥ درصدی و افزایش مبلغ بن کالا از ٤٠٠ هزار تومان به ٥٠٠ هزار تومان و سکوت درباره طبقه بندی مشاغل، اعتصاب به پایان رسید. پس از این دو اعتصاب، در خراسان هم کارگران ایران خودرویی چند روز اعتصاب کرده و هر سه شیفت به اعتصاب پیوستند.

سوال اینجاست چرا در ایران خودرو و یا ذوب آهن اعتصاب ها کم جان و به سرعت خاتمه می یابد؟ اما مثلن در تراکتور سازی که هم زمان با کارگران ایران خودرویی دست به اعتصاب زدند این اعتصاب طولانی تر گردید؟؟

صنعت خودرو سازی به ویژه محصولات ایران خودرو و سایپا قلک بسیار خوبی برای بودجه کشور است و تولیدات این کارخانه ها را روی دست می برند هر چند بی کیفیت باشد. چرا که می توان این کالا را به سرعت تبدیل به پول کرد و تقاضای مصرف همچنان بالاست و دلالان سودهای خوبی می برند. به همین دلیل روند تولید نباید متوقف شود. اما در تراکتورسازی چنین نیست و شیادان رانتخوار به دنبال نابودی تراکتورسازی هستند پس زیاد سودی برای دولت و مافیا، تولید کردنش ندارد.

در ایران خودرو پایه حقوق کارگران بسیار خوب تر از سایر کارگران کارخانه های دیگر است. یعنی کارگری با سابقه متوسط ١٠ سال فقط پایه حقوقش ٨ میلیون تومان است در حالی که در کارخانه های دیگر این مبلغ به زور به ٥ میلیون به کل دریافتی کارگر می رسد. همچنین مدیریت ایران خودرو هرساله با توجه به مبلغ افزایش یافته توسط دولت درصدی هم خود به حقوق کارگران اضافه می کند. کارگران ایران خودرویی با اضافه کاری های ٩٠ تا ١٠٠ ساعت تحمیلی و مزایای بسیاری همچون آکورد، کارایی، مزد ماندگار شغل، مزد قوانین ویژه و … حقوق شان به ١٢ تا ١٥ میلیون می رسد.

ارتش بیکاران که به دنبال وارد شدن به چنین کارخانه هایست همیشه باعث نگرانی کارگران ایران خودرویی بوده و هست. قراردادهای کارگران از سال ١٣٨٠ تاکنون ٦ ماهه بوده و گاه برای فعالین تمدید نمی شود. پس زیاد روی اعتصاب پافشاری نکرده با گرفتن کمی امتیاز به اعتصاب پایان می دهند، چرا که امنیت شغلی در ایران خودرو بسیار شکننده است.

یکی دیگر از عواملی که باعث تداوم نیافتن اعتصاب در این کارخانه و کارخانه های مشابهش در سراسر ایران نمی شود وجود تشکلی به نام «اتحادیه کارگران ایران خودروست» که در این مواقع فعال شده با شناسایی افراد فعال و همچنین تقلیل خواسته ها، اعتصاب را به بیراهه برده و پایانش می دهند. مدیریت و معاونین و سرپرستان و حراست ایران خودرو در چنین روزهایی تلاش می کنند چند روزی به موضوع اعتصاب بی اعتنا باشند که شاید کارگران دست برداشته و روند عادی تولید را پیش بگیرند. همچنین با اهرم «اتحادیه کارگران ایران خودرو» با پراکندن ترس از اخراج و بیکاری، موضوع اعتصاب را به انحراف کشانده منتظر دلسردی کارگران و پایان اعتصاب می نشینند. مهمتر از همه نبود سندیکای قدرتمند در کارخانه، ضعف هر اعتصاب و اعتراضی را به دنبال دارد.

با آنکه کوشندگان سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران تلاش خود را برای منسجم تر کردن کارگران به کار می برند اما وجود فضای سختگیرانه حراست و نگاه امنیتی به هر تلاش صنفی و نگرانی از بیکاری دست به دست هم داده تا اعتراضات را بی جان کند. بعد از ضربه اسفند سال ١٣٨٨ که به سندیکا در ایران خودرو وارد آمد و منجر به اخراج و زندانی شدن و همچنین کاهش قرارداد کار جمعی از اعضای سندیکا گردید، کارگران با احتیاط بیشتری مسایل صنفی و اعتراضی خود را پیش می برند.

هر دستگیری، اخراج، احضار باعث ریزش اعضای سندیکا شده و محدودیت های خود به خودی فعالیت را رقم می زند. اما فن آوری جدید در فضای مجازی به ما امکان داده است تا با کارگران بیشتری تماس پیدا کنیم و به ارتقا شعور، آگاهی، رزمندگی آنان بیافزاییم و با تبادل تجربه و اطلاعات آنان را از سرنوشت دیگر کارگران با خبر کرده و پیوندی سراسری را ایجاد کنیم. هنوز در ابتدای کاریم و این شکل کار باید با تجربیات بیشتر و حضور میدانی و ارتباطات رودررو، هماهنگ و پیوند بخورد تا ثمربخشی خود را نشان دهد.

مازیارگیلانی نژاد عضو سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران

٢ آذر ١٤٠٠

 

 

Go Back

Comment