header photo

بیانیه‌ی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت اعدام‌های اخیر

بیانیه‌ی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت اعدام‌های اخیر

ارغوان خوشه خون

بامدادان که کبوترها

بر لب پنجرەی باز سحر غلغله می‌آغازند

جان گل رنگ مرا

بر سر دست بگیر

به تماشاگه پرواز ببر

آه بشتاب که هم پروازان

نگران غم هم پروازند

 

معلمان و دانش آموزان گرانقدر و ملت شریف ایران:

بار دیگر در روزهای اخیر پس از اعدام محسن شکاری و مجید رضا رهنورد شاهد اعدام  محمد مهدی کرمی و سید محمد حسینی بودیم.

در حالیکه این دو جوان تا صدور و تایید رای در دیوان، حق داشتن وکیل انتخابی را نداشتند و وقتی با تلاش برخی وکلای شریف، نهایتا اعاده دادرسی  سید محمد حسینی، جوان کارگری که هیچ پشت و پناهی در زندگی نداشت و در یک مرغداری کار می کرد،  پذیرفته شد و این امید می رفت که او از مرگ رهایی یابد، اما هفدهم دی ماه او و محمد مهدی کرمی، ورزشکاری که دارای مدال‌های کشوری و جهانی برای سرزمین ما بود، به دار آویخته شدند.

نحوه محاکمه آنها بدون طی تشریفات حقوقی و امکان بهرمندی از وکیل تعیینی و شرایط دادگاه علنی برای رفع شبهەها، اعتراض اغلب حقوقدانان کشور را بر انگیخته است. در کنار عدم رعایت حقوق قانونی متهمان برخی از فقها از عدم انطباق این اعدام‌ها با موازین فقهی نیز تأکید ورزیدند. اما حاکمیت مغرورانه و سرمستانه چنین تصور می‌کند که با عجله و شتاب در اعدام جوانان می‌تواند بر ناکارآمدی خود، که علت العلل اصلی خیزش اخیر به جان آمدگان است، سرپوش بگذارد و با ایجاد ترس و تهدید، معترضان را خاموش کند.

معلمان، دانش آموزان و ملت شریف ایران:

دردناک ترین و رنج آورترین قصه این اعدام‌ها این است که حاکمیت مدعی حکومت مستضعفان و فقرا اینک، برای مجازات سراغ فقیرترین و بی‌بهرەمندترین و در عین حال شریف‌ترین لایەهای طبقاتی جامعه رفته تا دریابیم علی‌رغم این شعارهای فریبنده در چهار دهه، دین و اخلاق و همه هنجارها تنها سرپوشی برای چپاول و غارت بیشتر سرمایەهای مادی و معنوی مردم این سرزمین بوده است.

سحرگاه ۱۹ دی قرار بود دو جوان دیگر به نام‌های محمد قبادلو و محمد بروغنی نیز به دار آویخته شوند اما ابعاد اعتراض گسترده رسانەای و حضور مردم شریف در همراهی با این دو خانواده دردمند، خوشبختانه مانع انجام این کار شد و نشان داد که همبستگی و اتحاد جمعی چگونه می‌تواند موجب پیروزی شود. در دو مورد اخیر نیز ضمن عدم رعایت حقوق متهمان، بنابر گفته خانواده و برخی وکلا ۲۰ پزشک معتمد قوه قضاییه بر بیماری محمد قبادلو صحه گذاشتەاند و عجیب تر آنکه مادر او دردمندانه فریاد می‌زند که در سایت ناجا توضیح داده شده که قتل کرم پور در رباط کریم انجام شده و سخنران مراسمش نحوه کشته شدن او را برای حاضران توضیح داده اما قتل او را به گردن فرزندش و با زیر گرفتن ماشین، که اساسا چنین اتفاقی در آن لحظه روی نداده، نسبت دادەاند.

پرسش مهمی که حاکمیت تاکنون بدان پاسخ نداده این است که اگر اصرار به درستی مدعیات خود دارد، چرا تا کنون به هیچ کدام از این ادعاها که عدم بررسیش، جان بی گناهانی را ستانده است، وقعی ننهاده است و می خواهد تنها منبع درست نشان دادن همه سناریوهای ساختگیش را صدا و سیمای غیر ملی و کم مخاطب قرار دهد؟ چرا اجازه برگزاری دادگاه علنی به این متهمان نمی‌دهد؟ چرا وکلای انتخابی و تعیینی حق ورود برای دفاع از آنها را ندارند؟ چرا اساسا، شفاف سازی پیرامون این پروندەها و قانع کردن افکار عمومی برای حاکمیت کمترین ارزشی ندارد.

آیا جز این است که با رعایت همه اصول دادرسی، سناریوهای ساختگی که از نظر  اکثریت مردم رسوا و مردود شده، دیگر  نمی‌تواند حتی اندک طرفداران باقی مانده از آنها را هم قانع نماید.

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن اعتراض به تداوم اعدام جوانان و محکومیت آن، خواهان توقف احکام اعدام همه متهمان و اعاده دادرسی عادلانه برای این جوانان وطن با حضور وکلای تعیینی است. بی تردید این روند اگر بر اساس قانون انجام گیرد، مشخص خواهد شد که در صدور این احکام علیه فرودستان حق طلب، چه سخاوت بی رحمانەای در گشادگی صدور احکام ظالمانه جهت ایجاد رعب و وحشت در جامعه به خرج داده‌اند تا صدای اعتراض بر ظلم و تبعیض و بی‌عدالتی را خاموش کنند. اما سیاست ترس و فشار تا زمانی که چرخه ظلم و بی عدالتی به مسیر خود پرشتاب‌تر ادامه دهد، نه تنها کمترین اثری ندارد که نهایتا پایەهای ستم و ظلم را خواهد سوزاند.

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

۱۹ دی ۱۴۰۱

Go Back

Comment