header photo

" توران میرهادی " را به مدرسه بیاورید ؛

" توران میرهادی " را به مدرسه بیاورید ؛

نگذاریم او نیز همچون بسیاری دیگر فراموش شود!

او در جامعه ای که اعتیاد به تک روی ، انزواگزینی و خودمحوری دارد ، با نهادسازی و مشارکت جویی با دیگر همفکران و همراهان خود ، گام بزرگی در توسعه ی میهنش برداشت و زن بودن در عصر مدرن را برای ایرانیان معنا کرد/ زن زنده ، فعال ، کنشگر و تاثیرگذار در عصر جدید را آن طور که خود می پسندید و شایسته ی زنانگی می دانست تعریف کرد ، بدون آن که به اسارت فهم دیگران از زن امروزی درآید/ او زن را از بازیچگی مردان مرتجع سنتی و یا شبه مدرن به درآورد و با زیست عملی خود ، زن مسئول و متعهد و متفکر و فعال مدنی را به ایرانیان معرفی کرد/ وزارت آموزش و پرورش و نظام آموزشی کشورمان بسیار به او و شیوه و نگاه خلاقانه ی او در امر تعلیم و تربیت محتاج است . او را که در دوران حیات ، آن چنان که باید و شاید می شناخت و بهره می گرفت ، نشناخت و یا نخواست که از او راهنمایی جوید و از تجربیات گرانسنگش برای تعلیم کودکان ایران استفاده کند/ " مدرسه فرهاد شاگرد اول نداشت . رقابتی در آن در میان نبود . معلم و دانش آموز به همراه هم کتاب درسی می نوشتند . کتابخانه اش را دانش آموزان و معلمان برپا کردند ، مدرسه ای که عادت کتابخوانی را در ذهن و لذت این عادت را در دل دانش آموزانش می کاشت . مدرسه ای که در آن ترس و ترساندن از عادت ها نبود . مدرسه ای که مشوق مشاهده و کشف بود، مدرسه ای که هنر در پرورش ذهن خلاق کودکان ، نقش مهمی داشت ."

  یک سال از درگذشت ، بانوی اندیشمند و مادر کودکان ایرانی ،  «توران میرهادی » گذشت . درباره ی عمر دراز و پر از مهر و روشنایی آن بزرگ ، یاران و شاگردانش گفتند و نوشتند . درباره ی او که بنیان گذار مهد ، دبستان و مدارس راهنمایی فرهاد بود .

از پیشگامان تاسیس شورای کتاب کودک و فرهنگنامه کودک و نوجوان بود ، از نتایج تلاش های سترگ او ، تولد موسسه ی پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان ، موسسه ی مادران ، موسسه ی پژوهشی کودکان دنیا و خانه کتابدار است .این گل های شکفته شده و به بار نشسته ، حکایت از تفکر نهادساز و سازمانده توران میرهادی هست . او در جامعه ای که اعتیاد به تک روی ، انزواگزینی و خودمحوری دارد ، با نهادسازی و مشارکت جویی با دیگر همفکران و همراهان خود ، گام بزرگی در توسعه ی میهنش برداشت و زن بودن در عصر مدرن را برای ایرانیان معنا کرد

او در اسارت زن گونگی به تعریف مردان نماند .

زن زنده ، فعال ، کنشگر و تاثیرگذار در عصر جدید را آن طور که خود می پسندید و شایسته ی زنانگی می دانست تعریف کرد ، بدون آن که به اسارت فهم دیگران از زن امروزی درآید .

زن زنده و شاداب و فعال سنتی ایرانی نه در پستوی خانه ها که در مشارکت ساختن و آبادانی در روستاها در میان عشایر در مزرعه در کوهستان در شالیزار ودر زندگی سازی بود .

مدرسه ای که عادت کتابخوانی را در ذهن و لذت این عادت را در دل دانش آموزانش می کاشت . مدرسه ای که در آن ترس و ترساندن از عادت ها نبود . مدرسه ای که مشوق مشاهده و کشف بود  توران میرهادی به بازتعریف و بازیابی جایگاه و نقش محوری زن در عصر جدید پرداخت و به تمام باورهای متصلب و هیستریک زن ستیزانه سنتی و مدرن  ، خط بطلان کشید .

او زن را از بازیچگی مردان مرتجع سنتی و یا شبه مدرن به درآورد و با زیست عملی خود ، زن مسئول و متعهد و متفکر و فعال مدنی را به ایرانیان معرفی کرد  وزارت آموزش و پرورش و نظام آموزشی کشورمان بسیار به او و شیوه و نگاه خلاقانه ی او در امر تعلیم و تربیت محتاج است . او را که در دوران حیات ، آن چنان که باید و شاید می شناخت و بهره می گرفت ، نشناخت و یا نخواست که از او راهنمایی جوید و از تجربیات گرانسنگش برای تعلیم کودکان ایران استفاده کند ؛ حال که او دیگر در میان کودکان ایرانی نیست ، نام او ، شیوه و سیره ی تربیتی و آموزشی او و تجربه های بکر و راهگشای او و میراث گرانقدر مکتوب او در میان ما هست .

توران میرهادی را به مدارس ایران دعوت کنید ، او را به مدارس کشورمان راه دهید و میرهادی را به فرزندان ایرانی بشناسید تا الگویی چون او را ببینند و بشناسند و از او بیاموزند .

توران میرهادی برای دختران و پسران ایرانی ، برای کودکان و نوجوانان ایرانی چونان مادری مهربان ، درس ها و پندها دارد .

نگذاریم او نیز همچون بسیاری دیگر فراموش شود و نزدیک به نود سال عمر پربارش در خاک دفن شود .

به پاس هفتاد سال رنج و تلاش ستودنی او برای کودکان ایرانی ، شایسته است که وزارت آموزش و پرورش ، برای گرامیداشت یاد او و بهره جویی از سنت آموزشی خلاق و خردپسند مدرسه ی فرهاد او ، زندگی نامه ی درخشانش در کتاب های درسی کودکان و نوجوانان و دانش آموزان ایرانی راهی بیابد و جایی پیدا کند و نام و سیرت و صورتش به میهمانی کتاب های درسی این مرز و بوم بیاید و بنشیند ، تا خود و فرزندانمان هم از او بیاموزیم و هم پاسدار شایسته ای برای میراث معنوی و فرهنگی کشور عزیزمان ایران باشیم .

توران میرهادی یا همان توران کودکان ایرانی درباره ی مدرسه ی فرهاد و تعالیمش این چنین می گوید : " مدرسه فرهاد شاگرد اول نداشت . رقابتی در آن در میان نبود . معلم و دانش آموز به همراه هم کتاب درسی می نوشتند . کتابخانه اش را دانش آموزان و معلمان برپا کردند ، مدرسه ای که عادت کتابخوانی را در ذهن و لذت این عادت را در دل دانش آموزانش می کاشت . مدرسه ای که در آن ترس و ترساندن از عادت ها نبود . مدرسه ای که مشوق مشاهده و کشف بود، مدرسه ای که هنر در پرورش ذهن خلاق کودکان ، نقش مهمی داشت ."

حسین میرزانیا/ همکار گروه صدای معلم

 

 

Go Back

Comment