header photo

آیا در روسیه لبیرالهای آشوبگر« میدان » را بدست می گیرند!؟

آیا در روسیه لبیرالهای آشوبگر« میدان » را بدست می گیرند!؟

حوادث چند ماه اخیرو تظاهرات گسترده خیابانی درمسکو و دیگر شهرهای روسیه نشان می دهد که جامعه فدراسیون روسیه به یک دگرگونی بنیادین اجتماعی نیاز دارد.  فساد اقتصادی با عدم کارآئی دولت لیبرال حاکم از بدو حضور در صحنه سیاسی، توانایی رفع  نیازهای طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان را از خود نشان نداد ومجری سیاست های الیگارشی روسیه گردید.

تظاهرات چند ده هزار نفری که هر بارمنجر به دستگیری هزاران نفر گردید وخشم دستگاه امنیتی روسیه را برانگیخت،  تنها تخلف طیف سازماندهندگان بخشی از الیگارشی  فاسد مورد حمایت غرب است که تلاش می کند دخالت خارجی الیگارشی دیگری را جایگزین  نماید، نیست . بلکه سیاست یک بام و دوهوای لبیرالهای حاکم نیز هست که انفجار اجتماعی را  سبب می گردد .

هشدار مکرر حزب کمونیست فدراسیون روسیه با تحلیل دقیق از اوضاع نا به سامان اقتصادی، با ارائه برنامه 20 ماده ای حزب (در انتخابات سال گذشته) برای رفع بحران و با آمادگی کادرهای با تجربه ومتخصصان کار آزموده، توجه دولت را جلب ننمود و نامه های سرگشاده به ولادیمیر پوتین رئیس جمهورمنتخب ، برای اجرای وعده ها عمل نکرد.

بیائید گامی بسوی پیروزی مشترک برداریم !

تحلیل گنادی زیوگانوف  صدر کمیته مرکزی حزب کمونیست فدراسیون  روسیه در روزنامه " پراودا " 12/ 08/2019 خلاصه ای از اوضاع  آشفته در سرمایه  داری روسیه  را به ما نشان می دهد.

گنادی زیو گانوف می گوید :

در ماه سپتامبر، بسیاری از مناطق روسیه  خود را برای برگزاری انتخابات محلی آماده  می کنند. مبارزات انتخاباتی فعلی در یک فضای نگران کننده و بحرانی در حال انجام است. اوضاع اقتصادی-اجتماعی در پیش روی چشم مان وخیم تر می شود. نارضایتی گسترده شهروندان از نتایج سیاستی که در کشور دنبال می شود به سرعت در حال رشد است. در عین حال ، آرزوی مداوم " احزاب انتقامجوی لیبرال" برای گرم کردن دست های خود بر بحران و هدایت روسیه در مسیر آنارشی و ناآرامی ، آشکارتر می شود.

حزب حاکم به جای گوش شنوائی به ندای وطن پرستان-  طبق معمول به دستکاری انتخابات و فشار بر مخالفان متوسل می شود. و از این طریق همراه با برنامه های ماجراجویانه « لیبرالهای انتقامجو» ،  در واقع  به فاجعه « میدان »  کمک می کند.( میدان مرکز تظاهرات باندرا راستگرایان افراطی در اوکراین  که با دخالت آمریکا و متحدان اروپای کودتای فاشیستی را سازمان داده اند )

همه اینها جامعه را ملزم می سازد تا که آنجا در توان ما است نسبت به رأی در ماه سپتامبر تلاش کنیم ، مردم نمی خواهند همچنان  سیاست هایی که جهت تخریب و نابودی کشور سوق  داده می شود ، ادامه یابد.

در سال 2018 ، اندکی پس از انتخاب مجدد  رئیس دولت ، رئیس جمهور پوتین ، اهداف دلگرم  کننده استراتژیک با وفاداری  برای جامعه تشریح شد :

 ورود به پنج اقتصاد برتر جهان ، دستیابی به یک پیشرفت تکنولوژیکی و غلبه بر تاخیر خطرناک روسیه در مهمترین مناطق توسعه.  اما بدون وقفه در پنج سال ،  رشد فقر تا کنون ، سال 2019 ، ادامه دارد  حزب کمونیست  بارها هشدار داد و تاکید کرد، رسیدن به اهداف برتر تنها با اتخاذ برنامه توسعه ما امکان پذیر است.  و بدون   پشتبانی واقعی از صنعت داخلی , علم ، آموزش  و پرورش و  بدون تغیرساختار الیگارشی نمی توان کشور را از بحران بیرون کشید و آن را در مسیر توسعه پیش برد.

به ما وعده داده بودند اقتصاد ما بالاتر از 3% نرخ جهانی خواهد شد اما در حقیقت درنیمه اول سال 2019 رشد ما صفر بود و در مقایسه با سال گذشته و هم اکنون نیز کاهش تولید ناخالص داخلی داریم.

 به ما دستیابی به فناوری های نوین وعده داده شد. اما روسیه که  نه دهم صنعت آن وابسته به تجهیزات خارجی است ، همچنان عقب  ماند .

از ما انتظار داشتند با ورکنیم كه رهبري كشور مشکلات اقتصادی  را درک  می کند ، درآمد مواد اوليه را به سرمايه گذاري در راه توسعه و براي توزيع مجدد ثروت ملي به نفع دولت و شهروندان به انجام می رساند.  اما الیگارشی همچنان سودهای غول پیکر را در جیب  خود جا داد و منابع مالی روسیه را به سرعت خارج کرد . چند ثروتمند بزرگ به مدت شش ماه 800 میلیارد روبل به ثروت خود افزود . دولت چندین برابر برای تأمین مهمترین برنامه ها با اعتیار کمتری اختصاص داد. درآمد اضافی نفت و گاز را که با سرعت بالایی انباشت می شود  نه به توسعه اقتصاد و حوزه اجتماعی ، و یا برای افزایش هزینه بودجه ، بلکه  مجدداً آن را معطوف به پرداخت بدهی به طلبكاران غربی می کند. بازپرداخت  به  الیگارشی که صاحبان آنان به ضرب ثروت شخصی همزمان بدهی بنگاهها و کل صنایع را افزایش می دهند و به طرز شگفت انگیزی با دزدی بدون هیچ گونه سرمایه  گذاری ثروتمند تر می شوند.

آنها اصرار داشتند كه دولت قصد دارد با فقر مبارزه كند. اما حتی آمارهای رسمی  کذب آنرا نشان می دهد :

باید اذعان کرد انجام  فقر زدایی به طور فزاینده ای جدی نبود . اگر تا آغاز سال 2019/ 20.4 میلیون نفر زیر خط فقر زندگی می کردند ، پس از شش ماه به آنها نیم میلیون نفر دیگراضافه شده است. حقوق بیشتر کارگران به 25 هزار روبل ( معادل 380 دلارتقریبی)  نمی رسد. طبق بررسی جدیدی که توسط سازمانهای اعتباری انجام شده است ، از هر چهار خانواده سه نفر تا پایان ماه حقوق کافی ندارند تا حداقل  تغذیه خانواده را تامین کنند. ...

  دولت مسئول فقر زدایی است نه تنها  دولت ، بلکه نمایندگان بلوک مالی و اقتصادی دولت  وکار شناسان  مستقل نیز مستقیماً مسئول فقر زدایی جمعی هستند:

 نبا ید تنها با این عبارت  که اوضاع به طور فزاینده ای خطرناک  برای کشور محسوب می شود یک تهدید استراتژی هست اکتفا کرد . اگر دولت بخواهد از بروز نارضایتی گسترده در انفجار اجتماعی جلوگیری کند ، موظف است دوره ورشکستگی را تغییر دهد.  عدم توانایی خود را برای اداره کشور از بحران بپذیرید. با کسانی که قادر به انجام  کار ها بدون طغیان و آشفتگی اجتماعی هستند و متکی به یک برنامه منسجم که از مهمترین فرامین و پیام های رئیس جمهور در آن پشتیبانی نشده است اجرا گردد.

برخلاف وعده های بلند مدت ، مشکلات اساسی کشور و جامعه حل نشده است.

  ادامه دوره های لبیرالی بطور قاطع اجازه غلبه بر آنها را نمی دهد. شهروندان به طور فزاینده ای احساس می کنند دولت لبیرال مورد اعتماد آنان نیست ویا حداقل حمایت از دهه 2000 تا کنون  فقط  از دولت وحزب حاکم  روسیه متحده جدی نبود این سیاست  به سرعت اقتدار رئیس دولت را تضعیف می کند. طبق مطالعات اخیر جامعه شناسان ، تقریبا 40 درصد از پاسخ دهندگان با اطمینان می گویند که دیگر نمی خواهند وی ( رئیس جمهور پوتین) را در این مقام ببینند. و کمتر از یک ربع همچنان اعتقاد دارند که او قادر به مقابله با مشکلات کشور خواهد بود. این عدم اعتماد هرگز در دوران ریاست وی اتفاق نیافتاده بود این زنگ خطری است که به وضوح اوضاع را نشان می دهد و نتیجه آن عملکرد کل سیستم بوده که مردم شروع  به خیزش می کنند.

بار دیگرازشهروندان ، نگران ، و همه رهبرانیکه بی تفاوت به سرنوشت میهن نیستند  می خواهیم  برای تحقق بخشیدن به گام های مشترک فکر کنند :

برنامه ما مورد نیاز جامعه و مورد تائید بزرگترین دانشمندان روسی است . برای یک نمونه :

 اخیرا آکادمی علوم  فدراسیون روسیه  در ماه ژوئیه تحت عنوان "تحول در ساختار اقتصادی و سازوکارها ی مدیریت" نتیجه گیری اصلی که در آن وجود دارد به شرح زیرارائه داده است:

"اصلاحات" ویا لیبرالیسم اقتصادی که تقریباً  نزدیک به سه دهه منجر به بدست گرفتن اقتصاد داخلی شده است ، به طور قاطع در مقیاس کشورما ، با ذخیره های موجود  و چالش پیش روی  مطابقت ندارد. افزایش وابستگی به وضعیت بازارهای جهانی منجر به افزایش مداوم خطرات راهبردی شد ه این امر مستلزم تغییر مسیر درآمدهای مواد اولیه به فناوری های نوین  وبه مدرنیزاسیون جهت  زیرساخت اجتماعی باید باشد ، بدون توجه به آن نشستن بر روی ذخیره مواد اولیه ، در دنیای که به سرعت در حال رقابت است  با قرار گرفتن در تیم غیر رقابتی در یك فرورفتگی باقی خواهیم ماند. برای اینکه کشور به اندازه کافی پاسخگوی این چالش باشد ، ما به یک سیستم برنامه ریزی راهبردی دولت در اقتصاد ، حوزه اجتماعی و مدیریت نیاز داریم . به عبارت دیگر ، تحقیقات علمی هر آنچه را که حزب کمونیست فدراسیون روسیه مدام بر آن اصرار دارد  و تأیید می کند آنست که در تمام این سالها با سرقت جنایتکارانه الیگارشی مبارزه کرده است.

اعتبارمطلق ما  تنها توسط متخصصان داخلی نیست بلکه توسط محترم ترین اقتصاددانان غربی نیز مورد تأیید می باشد . «جوزف استیگلیتز»  ، برنده جایزه نوبل در اقتصاد ، اخیراً به صراحت اعلام داشت  نئولیبرالیسم ، که جدید ترین شکل گیری سرمایه داری است ، خود را کاملاً در جهان بی اعتبار کرده است و باید مرده اعلام شود. مقابله با تأثیرسرمایه بر سیاست ، بر تصمیماتی که سرنوشت دولتها را تعیین می کند ضروری است. تنها جایگزین معقول و منطقی برای « خدا وندگاران  نئولیبرال » که باعث ایجاد بحران در سراسر جهان می شوند ، سانترالیسم مترقی چپ گرایانه است. به عبارت دیگر ما در مورد سوسیالیسم نوپا صحبت می کنیم ، اگرچه نویسندگان آمریکایی هنوز از بیان مستقیم آن در هراسند. ......اما پیروزی ایده عدالت اجتماعی و توسعه بر ایده استبداد الیگارشی که با بی پروای فریبکارانه مردم کشورمان را نابود می کنند ، تنها درصورتی امکان پذیر است که تلاش و برنامه مان توسط شهروندان حمایت شود.

تهیه و نگارش : م . چابکی 24 مرداد 1398

 برایر با 15/ 08 /2019

 

Go Back

Comment