header photo

به به! بلاخره رسیدیم؟ در رابطه با عقب نشینی ارتش روسیه از خرسون

ن.ن. نیکیتچوک     صدر هئیت رئیسۀ «روسو» -  دانشمندان روسیه با گرایشات سوسیالیستی

    11 نوامبر 2022

به به! بلاخره رسیدیم؟

در رابطه با عقب نشینی ارتش روسیه از خرسون

  ما همه بخوبی به خاطر داریم که چگونه تبلیغات فشرده در کانال های تلویزیونی با حرارت اطمینان می دادند که « خرسون مال ماست» و ابدآ هیچ صحبتی برسر تسلیم کردن آن نمی تواند وجود داشته باشد و...  و حالا همچون برق در روز روشن تصمیم به تخلیۀ خرسون و عقب نشینی به قسمتِ چپ ساحل دنیپر گرفته شد. اکنون با همان حرارت به مردم اطمینان می دهند که این تصمیم ضروری و صحیح است.

  هرچند که این اولین بار نیست که ما شاهد چنین مانورهایی هستیم. اما مردم روسیه در چنین وضعیتی نمی توانند دچار ناامیدی و دلسردی نشوند. مردمِ ما در جریان از دست دادن "ایزوما" و "بندر سرخ" نیز دچار همین نا امیدی و دلسردی شدند. در آن جا، بعد از خروج ما، مزدوران خارجی و فاشیست های باندِردست به قتل عام مردمی زدند که از ارتش روسیه حمایت کرده بودند. آخر ما به آنها اطمینان دادیم، به آنها پاسپورت روسیه را دادیم و اطمینان دادیم که آنها را دور نمی اندازیم، اما دور انداختیم!  تسلیم کردن اراضی روسیه که برای تصرف آن خونِ سرباز روسیه ریخته شده، باعث بی اعتمادی به حرف ها و اهداف ما می گردد. و از همه وحشتناکتر همین است.

  اکنون چکار باید کرد؟ معامله بعدی شبیه همان تسلیم کردن "ایزوما" و "بندر سرخ" خواهد بود؟ تجار حاکم بر کشور، خود را برای دیدار در عرصه بین المللی آماده می کنند. اجلاس به اصطلاح "گروه 20"، یعنی اجلاس سارقین بین المللی. چطور می توان به آنجا نرفت؟ لازم است!  و برای اینکه به آنجا رفت و معامله ای انجام داد، باید جایی یا چیزی را تسلیم کرد. چطور تسلیم نکنیم؟ چندین بار این کار را کرده ایم!  و این دیگر به عادت تبدیل خواهد شد. با کمال تأسف باید گفت که وضعیت از این قرار است که گفتیم.

  متاسفانه برخی از نظامیان هم عقب نشینی ارتش را ضرروری می پندارند، همانگونه که بر خروج ارتش از "ایزوما" صحه گذاشتند. و می گفتند که این یک تاکتیک جنگی است و همه طبق نقشه پیش می رود. اما حقیقت چیز دیگری است. بنا به گفته شرکت کنندگان آن حوادث، در آنجا یک عقب نشینی درهم برهم و بی برنامه با تلفات جانی و مادی بسیار صورت گرفت. چونکه نیروهای روسیه در محاصره قرار گرفته بودند.

  ما با تخلیۀ جناحِ راست ساحل دنیپر، نه فقط شهر خرسون را تسلیم می کنیم، بلکه اراضی زیادی را نیز از دست می دهیم. عقب نشینی راحت است، ولی بعدآ این شهر و اراضی را چطور باید پس گرفت؟ البته اگر کار به آنجا برسد. این بدون شک محتاج دادن قربانی و خونریزی زیادی به حساب سربازان ما خواهد بود.

  بخاطر بیاورید، دقیقاً همین توجیه را در زمان عقب نشینی ارتش ما از اطراف "کیف"، "چرنیگوفا" و "سووم" عنوان کردند. اینجا این سئوال مطرح می شود: پس چرا به آنجا رفتید؟ احتمالآ با این هدف که اهالی محلی را علیه خود تحریک کنند و بعد بروند تا باعث خیزش همین میهن پرستی اوکرائینی ها گردند. امروز حتی روسهای ساکن خرسون، ایزوما، بندر سرخ، و دیگر شهرها و دهات که از روسیه حمایت می کردند، از ما روی برگردانده اند. برای اینکه این حرکات را همچون عملیاتی خرابکارانه تلقی می کنند. ارتش را وارد کن، افراد را آنجا تعیین کن، مردم را خشگین کن و بعد بزن برو!   این یک تاکتیک جنایتکارانه است.

  تلاش دارند مردم ما را قانع کنند که این اقدامات ضروری بوده و همه چیز خوب پیش خواهد رفت. برای چه کسانی ضروری بوده؟ برای این بازرگانان که از زندگی نفرت انگیز و درآمدشان، از بچه هایشان که در خارج زندگی می کنند، از زنان و معشوقه هایشان، کِشتی و قصرهای خود حمایت کنند و... فقط در شهر لندن بیشتر از ۲۰۰ هزار املاک غیرمنقول متعلق به این تجار روسیه وجود دارد. و این نا انسانها بدین طریق در غرب ریشه دوانده اند. آیا اینها از منافع ما دفاع می کنند؟ ساکنین خرسون مردم ما هستند، ایزوما مردم ما هستند، خارکف مردم ما هستند. بر چه اساسی این جنایتکاران دست به چنین خیانت هائی می زنند؟

  من نظر خود را قبلآ هم بیان کرده ام، که تنها جایگزینِ ملیِ این وضعیت، این است که ارتش ابتکار عمل و مسئولیت سرنوشت کشور را در دست گیرد و به تجارِ در حاکمیت نشسته، اولتیماتم دهد که در مسئله امنیت مرزهای کشور دخالت نکنند.

  عده زیادی هنوز هم به لالائی خواندن برای خودشان و دیگران ادامه می دهند و می گویند که قایق راتکان ندهید. ولی آیا ما قایق را تکان می دهیم؟ این مزد بگیرانِ تلویزیون هستند که با تبلیغات تسکین بخش و خواب آور خود قایق را تکان می دهند. و احتمالاً آنها این کار را تا زمانی که باندِرها به دروازه های مسکو برسند، ادامه خواهند داد. بعد چمدانهای خود را بر می دارند و به غرب خواهند گریخت.

  خلق امروز عبارت است از مردم و حیوان. مردمان باید سرنوشت کشور را تعیین کنند. سرنوشت مهین را نباید به دست حیوانات داد تا آن را نابود کنند و به هرج و مرج بکشانند. اگر این وضعیت اصلاح نشود، هرج و مرج اجتناب ناپذیر است. و آنها دقیقاً در همین مسیرِ به هرج و مرج کشاندن حرکت می کنند. نباید جبهه را ترک کرد. نباید اراضی را تسلیم دشمن کرد. و گرنه همین گلۀ باندِرها به خانۀ ما خواهند آمد. من به اوکرائینی ها گله نمی گویم، گله کسی است که فراموش کرده روس است. این نازیها و سرکوب گرانی هستند که نمی خواهند درک کنند که غرب از آنها همچون گوشت دم توپ استفاده می کند.

  اما جنگ فقط در جبهه ها جریان ندارد. این جنگ باید در داخل کشور نیز علیه کسانی که پیروزی ما را می فروشند پیش برده شود. علیه کسانی که با میهن، مردم و منافع آن تجارت می کنند. کسانی که ثروتهای ما را غصب کرده اند، علیه کسانی که به حساب مردم فربه می شوند. اینها همان کلان سرمایه داران و بازرگانان خیانتکار هست.

 من قبلآ هم نوشته بودم، وقتی شغال به شیر فرمان می دهد، شکست اجتناب ناپذیر است. شغال حیله گر است. با زرنگی، شیر را به طرف نابودی تحریک می کند و خود در بیشه پنهان می شود. با عملی کردن نیّت کثیف خود، از صداقت دیگران استفاده کرده، اراضی را تقسیم می کند و تکه چرب را بر می دارد. این نقشۀ شغال است. و چنان که شاهد هستیم، فعلاً در این عمل خود موفق بوده است. ما در موقعیتی بحرانی قرار گرفته ایم. به خاطر وطن باید مبارزه کرد. نباید منتظر ماند که کسی به جای ما این کار را انجام دهد. فقط با وحدت ارتشِ جنگنده و خلقِ مبارزه می توان به پیروزی رسید.

برگردان: ر. ح. بازیار

 https://csruso.ru/nashi-universitety/publicistika/strong-i-i-nikitchuk-op-pa-priehali-strong/

Go Back

Comment