ترجمه. کاوه آیلین
سویاتوسلاو کنیازیف
درباره ارتش مخفی آمریکا
شبکه آدم کشان مخفی و اوباشان در اینترنت
روزنامه نگار معروف آمریکایی «ویلیام آرکین» در «نیوزویک» تحقیقاتی را بنام «بخش پنهان ارتش مخفی نیروهای مسلح» منتشر کرد. معلوم می شود که طی ده سال گذشته پنتاگون بزرگترین نیروی مخفی را که تاکنون دنیا می شناخت، ایحاد کرده است. در چارچوب برنامه هایی در مورد «کاهش هویت» حدود 60 هزار نظامی ،ضمن در سایه قرار گرفتن یا با چهره غیر اصلی خود فعالیت می کنند. شمار این ارتش مخفی که چندین برابر بیشتر از واحدهای مخفی سازمان سیا است، وظایف مقامات آمریکایی را نه تنها در پوشش نظامی، بلکه تحت پوشش غیر نظامی نیز انجام میدهند. «آرکین» مدعی است که مطالبی که او منتشر کرده ثمره یک تحقیق دقیق روزنامه نگاری دو ساله است که شامل پرس و جو از ارگانهای حاکمیت، مصاحبه ها و اطلاعات دریافتی از منابع علنی است. به گفته وی در این تحقیقات حدود 130 شرکت و همچنین ده ها سازمان دولتی کمتر شناخته شده و مخفی مرتبط با این برنامه مخفی شناسایی شدند. طبق ارزیابیهای این روزنامه نگار برای خدمات و سرویس نیروهای مخفی آمریکایی (از درست کردن اسناد جعلی تا ایجاد تشکیلات ویژه) سالانه حدود 900 میلیون دلار خرج می شود. بیش از نیمی از منابع «ارتش مخفی» برای تامین فعالیت نیروهای عملیات ویژه آمریکا و همکارانی که«آرکین» آنها را «جنگجویان در سایه» می نامد، اختصاص داده شده است. سخن بر سر عملیاتهای پنهانی است که در پاکستان، کره شمالی، ایران و سایر کشورها انجام می شوند. دومین بر حسب شمار عوامل- سازمانهای اطلاعاتی نظامی است. و به لحاظ سربازان سایبری و جمع آوری اطلاعات اینترنتی بسیار در حال رشد سریع است. «آرکین» تاکید می کند که برخلاف تصورعمومی به اینگونه فعالیتهای مشابه تنها آژانس امنیت ملی نمی پردازد: واحدهای اینترنتی در سالیان اخیر در همه سرویسهای ویژه اطلاعاتی آمریکایی ایجاد شدهاند. صرف نظر از اینکه سخن در مورد کدام عامل «ارتش مخفی» است، اطلاعات مربوط به نمایندگان آن از تمامی منابع حذف می شوند. افراد، سازمانها و وسایل نقلیه این ارتش مخفی پنهان می شوند.
کارکنان ویژه تربیت دیده ای داده های بیومتریک و زیست سنجی نمایندگان «ارتش مخفی» را تحریف می کنند (از سن تا خطوط و ویژگی های صورت و اثر انگشت) و اطلاعات مربوط به آنها را از هر جای دیگر حذف می کنند. این مسئله امکان می دهد که بلامانع از مرزها عبور کنند و (به بیانی ملایم) اقدامات مشکوکی را در خاک دیگر دولتها انجام دهند. «آرکین» اطمینان می دهد که او موفق شده است با نماینده «ارتش مخفی»- کارمند یکی از واحدهای ضد جاسوسی ارتباط بر قرار کند. او ضمن استفاده از یک روایت و داستان دروغین بعنوان تاجر مهاجر در ماموریتهای آفریقا شرکت کرده است و اکنون در آمریکا، ضمن پرداختن به از بین بردن علایم و نشانه های آشکار همکاران خود کار و فعالیت می کند. او گذرنامه ها و گواهی نامه های رانندگی را برای افرادی که وجود ندارند ثبت و سایر «کاغذ بازی ها» را برای بوجود آوردن آدمهای جدید انجام می دهد. وی ضمن اعزام مامور و جاسوس به خارج از کشور، تغییراتی در مرکز داده های مهاجرت و خدمات گمرکی آمریکا را ایجاد می کند تا افراد خارجی مسئله ای نداشته باشند.هم صحبت «آرکین» با وزارت امنیت داخلی، وزارت امور خارجه و با مقامات جداگانه ایالات بطور تنگاتنگ همکاری می کند. مقامات محلی در این مورد شناسه ها و گواهی نامه های ساختگی را به سرویس های مخفی بدون اطلاع حتی فرمانداران ارائه می دهند. اگر پیشتر یک همکار مخفی فقط کافی بود که مدارک جعلی صادر کند، در این صورت با ظهور اینترنت و مراکز داده های شبکه ای او به یک مکان ساختگی و تاریخ تولد، ایمیل، حساب کاربری در شبکه های اجتماعی و«دوستانی» که آماده اند هویت او را تایید کنند، نیاز دارد. به چنین کارمندانی پرونده های اعتباری ساختگی تشکیل می دهند، مالیات برای آنها پرداخت می شود و به صندوق های بیمه اجتماعی قسط می پردازند. «نیوزویک» اشاره می کند که طبق قوانین آمریکا، عملیات مخفی را می توانند تنها ارگانهای اجرای قانون اجرا کنند و درست کردن زندگی نامه های جعلی – تنها برای همکاران سرویس مارشال های ایالات متحده آمریکا در چارچوب حمایت از شاهدان است. ولی هیچ کس در واشنگتن به این موضوع توجهی نمی کند. نمایندگان «ارتش مخفی» براحتی و با آرامش اطلاعات همکاران خود را در مراکز و پایگاه ها هنگامیکه از کنترل گذرنامه عبور می کنند و بعد همینطور باز می گردند تغییر میدهند، برای تغییر اثر انگشت دستکش سیلیکونی درست می کنند و جوانان را با گریم های خاصی به افراد مسن و پیر تبدیل می کنند. «آرکین» مقاله را با سخنان یکی از گفتگو کنندگان خود در باره «منافع» جامعه از اقدامات «ارتش مخفی» بپایان می رساند: گویا عملیات مخفی آمریکایی زندگی را برای تروریستها دشوار و وخیم تر می کند و دنیا هم آنگونه که در نگاه نخست به نظر می رسد چندان شفاف نیست.
در تفسیر نظرات مقاله «آرکین» برخی نوشتند که با وجود چنین منابع عجیب و غریبی یافتن جنایتکارانی که اخیرا خط لوله انتقال نفت آمریکا را خراب کردند، دشوار است. دیگرانی نیز این روزنامه نگار را به دلیل «افشای اسرار دولتی» سرزنش کردند. عده ای دیگر از«نیورویک» و نویسنده مقاله بخاطر افشای حقیقت تشکر کردند. یکی از خوانندگان اشاره کرده است که «در مقایسه با این روسیه و چین فقط یک مشتی آماتور هستند، اما پنتاگون و سازمان سیا همه تقصیرها را، فقط برای منحرف کردن توجه سرویسهای اطلاعاتی آمریکا به گردن آنها می اندازند». انجمن کارشناسان و متخصصان آمریکا در مورد این مقاله، هرچند این مقاله توسط چندین رسانه معتبر غربی تجدید چاپ شدند، سکوت کرده است. نه خود نویسنده و نه کسان دیگری به موضوع اصلی اشاره ای نکردند: که چگونه ممکن است مقاله ای ظاهر شود که نه تنها شبکه قاتلان و آدم کشان مخفی، بلکه «اوباشان اینترنتی» را نیز آشکار می کند- رباتهای اینترنتی که می نویسند درباره آنکه آنها «زنان کریمه، دختران افسران هستند» و آنچه در کریمه است «یک بعدی و مطلق نیست»؟ دلیل انتشار این مقاله احتمالا در آن است که- و در این مقاله بوضوح به آن اشاره شده است- امروز ارتش مخفی نه تنها در خارج از کشور، بلکه در خاک آمریکا نیز فعالیت می کند. در اینجا هدف آن شهروندان آمریکایی است. جنجالی بودن تحقیق در این است. روزنامه نگار روسی «ویکتوریا نیکیفورووا» تصور می کند این امر چندان ناشی از گرفتاری ها و درد سرهای خارجی ها نیست، که در جایی در ابعاد صنعتی توسط ارتش آمریکا کشته می شوند، بلکه ترس از زندگی خود است».
ممکن است چنین باشد، اما این همه ماجرا نیست. «آرکین»- نه مخالف است و نه در حاشیه قرار دارد. وی مدتی پس از اخراج از سازمان اطلاعاتی با دولت ریگان بر سر انتشار کتاب راهنمای تسلیحات هسته ای که در آن اطلاعات طبقه بندی شده از دید واشنگتن فاش شده بود، درگیری داشت. او پس از این جریان سالیان درازی استاد دانشکده مطالعات پیشرفته هواپیمایی و فضا نیروی هوایی آمریکا بود، در سازمانهای غیر انتفاعی و رسانه های نزدیک به حزب دمکرات کار کرد و به پنتاگون، سازمان سیا، اطلاعات نیروی دریایی و سایر سازمانهای دولتی آمریکا مشاوره می داد. نمیتوان رد کرد که انتشار مقاله مربوط به ارتش مخفی فشرده ای از اطلاعاتی است برای اینکه به این فکر وادارد که مقامات آمریکا حق نقض هرگونه قانون و مقررات را « بخاطر منافع عمومی» دارند.
نشریه الکترونیکی موسسه فرهنگ راهبردی