header photo

سایه سنگین نژادپرستی برنامه ریزی شده در فضای سیاسی آمریکا

سایه سنگین نژادپرستی برنامه ریزی شده در فضای سیاسی آمریکا

اردشیر زارعی قنواتی

دامنه های جنگ قدرت در فضای سیاسی واشینگتن در روزهای اخیر به صورت واضح و آشکار به حیطه نژادپرستی در بالاترین سطوح قدرت از جمله مبارزه کاخ سفید با کنگره رسیده است. سیاست توئیتری “دونالد ترامپ” رئیس جمهوری این کشور اما این بار پا را از تمامی هنجارهای مالوف سیاسی – اجتماعی فراتر گذاشته و به صورت مشخص چهار نماینده زن “پیشرو” در مجلس نمایندگان را هدف قرار داد که وجه مشخصه آنان زن بودن، رنگین پوست بودن، دو رگه بودن، دمکرات بودن و مهم تر از همه وابسته به جناح چپ حزب دمکرات و متمایل به افکار “برنی سندرز” بود. این نوع از نژادپرستی که پیوند تنگاتنگی بر سیاست مهاجرستیزی ترامپ دارد تحت هیچ شرایطی یک اشتباه شخصی و عکس العمل فی البدائه نبوده است بلکه نشان می دهد که رئیس جمهوری راستگرا و ناسیونالیست آمریکا که به تدریج حزب جمهوریخواه را در قبضه قدرت خود گرفته است، در جهت دوقطبی کردن جامعه آمریکایی عامدانه مجری سیاست های نئوکان ها و نژادپرستان سفیدپوست شده که می خواهند انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ را در چارچوب این دوقطبی در قالب تشدید تضادها در حد تضادهای آنتاگونیستی حول نژاد و مهاجرستیزی دنبال کنند. آنچه واقعیت این داستان و ماجرا را به یک امر سیاسی برنامه ریزی شده اثبات می کند این بود که از روز شنبه ۱٣ ژوئیه که اولین توئیت های ترامپ در توهین به چهار نماینده زن رنگین پوست و دمکرات (الکساندرا اوکازیو کورتز، ایلهان عمر، رشیدا طلیب و آیانا پریسلی) منتشر شد و با واکنش منفی در بین دمکرات ها و بخشی از جامعه آمریکا روبه رو شد نه تنها وی در صدد کاهش تنش برنیامد بلکه با توئیت های جدید سطح مناقشه را بالاتر برد. دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در یکی از این توئیت به این چهار زن از نمایندگان کنگره و از جناح پیشرو حزب دموکرات گفته است “آنها اصالتا از کشورهای دیگری آمده‌اند و بهتر است به کشورهای خود بازگردند و مشکلات آنجا را حل کنند. کشورهایی که دولت‌های ناکارآمد، فاسد و فاجعه ‌باری دارند”. البته این در حالی است که بنا به گزارش خبرگزاری ها و اسناد سجلی ایالات متحده “رشیدا طلیب” متولد شهر دیترویت در ایالت میشیگان، “آیانا پریسلی” متولد شهر سینسیناتی در ایالت اوهایو، “اوکازیو کورتز” هم متولد نیویورک است و تنها “ایلهان عمر” متولد سومالی بوده که در جریان جنگ های داخلی از ۱۲ سالگی به آمریکا آمده و در ۱۷ سالگی سیتی زن این کشور شده است. اوج وقاحت پرزیدنت ایالات متحده وقتی بیشتر نمایان شد که در یک توئیت دیگر ضمن کنایه به “نانسی پلوسی” رئیس مجلس نمایندگان از حزب دمکرات نوشت “او حتما خوشحال می شود اگر امکانات سفر مجانی برای این نمایندگان در نظر گرفته شود”.

هر چند که این برخوردهای ترامپ و انتقاد تند دمکرات ها در کنگره از وی، با حمایت هیچ یک از رهبران حزب جمهوریخواه مواجهه نشد اما در مقابل به غیر از محدودی از هم حزبی های وی از جمله “میت رامنی” که رسما از وی انتقاد کرد، همگی در یک سکوت سیاسی در مقابل رئیس جمهوری به دلیل نقض ابتدایی ترین اصول قانون اساسی کشور هم قرار نگرفتند. همانگونه که نانسی پلوسی در اشاره به توئیت های ترامپ به صراحت گفته است که “وی می خواهد یک آمریکای سفیدپوست داشته باشد” به نظر می رسد که واقعیت این تمایل در کاخ سفید و حمایت اکثریت جمهوریخواه کنگره از وی گواهی بر این مدعاست که کارزار انتخاباتی ۲۰۲۰ حول دوقطبی نژادی و مهاجرستیزی دور خواهد زد. اینکه ترامپ زنان نسل جوان دمکرات که حامی نظرات برنی سندرز می باشند را هدف حملات خود قرار داده است یک واقعیت دیگر را هم آشکار می کند و آن اینکه وی به خلاف تصور رایج در بین رسانه های جریان اصلی رقیب خطرناک برای خود را سندرز و افکار وی می داند و نگرانی چندانی از “جو بایدن” ندارد. چرا که با سوابق دور گذشته مرحله مقدماتی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، برنی سندرز تنها کسی بود که به دلیل افکار سوسیال دمکرات خود توانست آرای کارگران سفیدپوست را کسب کند و اگر تقلب در حزب دمکرات نبود وی رقیب نهایی در انتخابات ریاست جمهوری می شد و امکان پیروزی وی بسیار زیاد بود. با نگاه به پایگاه رای ترامپ که بخشی از آن را کارگران سفیدپوست شکل می دهند و به شدت مخالف وضع موجود و محافظه کاری جناح راست دمکرات ها می باشند، با توجه به برنامه و سیاست سندرز که تمرکز آن بر حقوق طبقات پائین و کارگری می باشد، و تنها رقیبی است که می تواند به این بخش از پایگاه رای ترامپ به شدت آسیب بزند. به همین دلیل ترامپ هم زمان با نوشتن این توئیت ها قصد دارد جناح پیشرو و حامی برنی سندرز در حزب دمکرات را زیر فشار قرار دهد تا شاید در همین مرحله مقدماتی رقیب خطرناک خود را از دور رقابت ها خارج کند. از طرف دیگر وی با دامن زدن به تمایلات نژادپرستانه که هم زمان با سیاست مهاجرستیزانه دولت او همراه و در پیوند قرار دارد می خواهد آمریکای سفیدپوست و از جمله حامیان دوآتشه خود را بسیج کرده و از تاثیر مهاجرت بر شغل طبقات پائین جامعه در ایالت های خاکستری بیشترین استفاده را ببرد.

آنچه امروز در آمریکا جریان دارد بخشی از کارزار جهانی راست افراطی برای قبضه کردن قدرت است که نمونه های زیادی از آن را در طی دو سال اخیر در اروپا هم می توان دید. ترامپیسم به خلاف القائات رسانه های جریان اصلی هرگز معطوف به افکار و تمایلات شخصی دونالد ترامپ نبوده و روندی در چارچوب راست افراطی و نئوفاشیسم مدرن است که قصد دارد مانع از سیر و روند تحولات تاریخی و به خصوص مانع از افول هژمونی آمریکا در مقابل قطب های نوظهوری چون چین شود. دولت پنهان در آمریکا از همان سال ۲۰۱۶ بر روی این ایده ترامپیسم سرمایه گذاری کرده است و همین که اکثریت حزب جمهوریخواه در بزنگاه های تاریخی در طول سه سال گذشته همیشه در پشت سر ترامپ قرار گرفته و حتی در نقض سیاست ها و سنت های حزبی خود عمل کرده اند نشاندهنده همین سیستماتیک بودن موضوع دارد. این مساله در حوزه سیاست خارجی هم دقیقا در همین چارچوب دنبال می شود و برخوردهای غیرمتعارف و ناقض ابتدایی ترین اصول دیپلماتیک و مناسبات جهانی از جمله (حمایت از بوریس جانسون برای نخست وزیری بریتانیا و برخوردهای مشمئز کننده با موضوع لو رفتن ایمیل های سفیر لندن در واشینگتن که کاملا در نرم مالوف، ماموریت خود را انجام داده بود) و سیاست باج گیرانه و جنگ طلبانه وی در برخورد با دیگر کشورها نیز ادامه همین مسیر است. احتمالا به زودی دعاوی بسیاری در دادگاه های آمریکا برای برخورد ترامپ با این نمایندگان طرح خواهد شد اما آنچه اهمیت دارد چگونگی برخورد جامعه آمریکا با سیاست مبتنی بر نفرت نژادی و نقض اصول قانون اساسی این کشور می باشد و بدون تردید پاسخ این سوال را باید در انتخابات ۲۰۲۰ مشاهده کرد.

Go Back

Comment