header photo

نیروهای مردمی قاره بار دیگر آماده مبارزه اند مصاحبه سال نو رئیس جمهور مادورو- قسمت سوم

نیروهای مردمی قاره بار دیگر آماده مبارزه اند
مصاحبه سال نو رئیس جمهور مادورو-
قسمت سوم 

برگردان : هاتف رحمانی

در این بخش از مصاحبه ، مادورو درباره بولسونارو ، لوپز ابرادور ، متحدان جهانی و انقلاب کوبا سخن می گوید.

ایگناسیو رامونت : برای این بخش پایانی ، اجازه دهید به مسائل بین المللی نگاهی بیندازیم . در شش سال گذشته ، کشور های متعدد امریکای لاتین شاهد ظهور نئولیبرال دست راستی بوده اند. به نظر شما، آیا این ظهور محافظه کاری - که با پیروزی اخیر خاویر بولسونارو تایید شد - یک روند پایدار یا صرفا بحرانی موقت است ؟

نیکولاس مادورو: خوب ، امریکای لاتین  یک زمین مبارزه است ، و با دکترین مونرو ، از سوی دولت کنونی امریکا پذیرفته شده است . بعنوان پس زمینه ، تهاجم بی رحمانه ای علیه جنبش های مردمی ، علیه این رهبران بدیل که از دهه 1990 ، در امریکای لاتین با نئو لیبرالیسم  مقابله و آن را از بین بردند وجود داشته است . بعنوان مثال ، در راس همه رئیس جمهور لولا دسیلوا در برزیل ، کریستینا فرناندز رئیس جمهور سابق آرژانتین را بیاد بیاوریم . آزار و اذیت این رهبران وجود داشته است که دولت ها و رهبرانی بسیار بسیار راست را به قدرت رساند .

قطعا ، یک چرخه  قهقرایی وجود داشته است که آن چه دست آورد های اجتماعی را نگران می کند معکوس شدن پیشرفت های به دست امده تحت حکومت رهبران مترقی است که بسیارمتنوع بودند.ما نه تنها تاثیر این سیاست ها را روی مردم ، بلکه در روند های خصوصی سازی هم احساس می کنیم . در برزیل ، به عنوان مثال ، پس از برکناری دیلما روسوف ،خصوصی سازی نفت ، خدمات عمومی ، برق ، آب و غیره اتفاق افتاده است . آن ها همه چیز را یک شبه خصوصی کردند. اکنون با به قدرت رسیدن دولت فاشیست راست افراطی خاویر بولسونارو ، آن ها بر سر برزیل دست خواهند گذاشت ، وهر ان چه در امریکای لاتین (وجود دارد ) در بشقاب نقره ای تقدیم  شرکت های چند ملیتی امریکا می شود.  واقعا روند عقب نشینی غمگینی است .   

ا.ر: در طول همان خطوط ، با پیروزی انتخاباتی آندرس مانوئل لوپر ابرادور در مکزیک ، آیا تصور می کنید امکانی برای بازگشت نیروهای مردمی به قدرت در امریکای لاتین وجود دارد؟

ن.م:  در کنار خطوطی که من پیش از این گفتم ، باید اضافه کنم که کل روند های عقب نشینی نیروهایی را که علیه آن می جنگند - ناخواسته - افزایش می دهد و تحریک می کند . مانند یک اصل فیزیکی کنش و واکنش است .

از این رو ما شاهدیم که ، در کنار این عقب نشینی عمده ، در برخی کشور هایی که اکنون توسط نیروهای نئو لیبرال اداره می شوند، ظرفیت عمل برای جنبش های اجتماعی و مردمی در شهر ها و حومه قوی تر می شود . نمونه ها جنبش کارگران بی خانمان ، جنبش کارگران بی زمین (هر دور در برزیل) ، و نیز دانشجویان ، فمنیست ها ، افریقایی تبار ها ، جنبش های جنسیتی راشامل می شود .

قیام قدرت مندی که برای من یادآور ظهورجنبش های مردمی نیرومندی است که در دهه 1990 علیه معاهده تجارت آزاد امریکا (  ALCA) می جنگید وجود دارد. در آن زمان ، در ونزوئلا انقلاب بولیواری پدیدار شد . این پیروزی از سوی هوگو چاوز ( در سال 1998) به جنبش مقاومت علیه ا ال سی ا اعتماد به نفس داد که کسب قدرت سیاسی امکان پذیر است . در ونزوئلا امکان پذیر شده بود ، و بعد در سال 1999 با رفراندوم قانون اساسی نیز امکان پذیر شد . 

این دو پیروزی باد جدیدی در بادبان مبارزه اجتماعی در امریکای لاتین دمید . آن ها راه را برای پیروزی های انتخاباتی بعدی دولت های مردمی لولا در برزیل ، نسترو کریچنر در آرژانتین ، اوو مورالس در بولیوی ، جبهه ساندنیستا و فرمانده دانیل اورتگا در نیکاراگوا، میشله باچلت  و کنستراسیون در شیلی، مانوئل زلایا در هندوراس ، سالوادور سانچز سرنا در ال سالوادور... هموار کردند .

این درخشش نیروهای مردمی به امریکای لاتین و کارائیب اجازه داد ، در اوایل قرن بیست ویکم ، نقش مرکزی را در ژئو پلیتیک جهان و در چپ جهان ایفا کنند. امروز به صورت تناقض نمایی ، وضعیت مشابه است . عقب نشینی هایی ، بیشتر اوقات ، به خاطر حملات بیرحمانه و کودتاها ی مخالفات پیشرفت و عدالت اجتماعی وجود داشته است ، اما نیروهای مردمی در سراسر قاره بار دیگر برای مبارزه آماده اند ، و موفقیت های جدید انتخاباتی ، دموکراتیک خیلی دور از دسترس نخواهد بود . 

ا.ر: شما اخیرا دو دیدار از دو شریک مهم ، یکی به پکن در سپتامبر و دیگری به مسکو در دسامبر داشته اید . جمع بندی شما از این دو سفر به چین و روسیه ، دو ابر قدرت اصلی جهان و متحدان قدرتمند انقلاب بولیواری چه بود؟

ن.م: از آغاز انقلاب ما ، فرمانده چاوز برای تحکیم رابطه مبتنی بر احترام و دوستی با تمام خلق های جهان و در رابطه با آن چه او " اتحاد های راهبردی" برای سیاره ای متفاوت ازان چه از سوی قدرت های امپریالیستی تحمیل شده است می خواند  بسیار مصمم بود . پس ، همراه با خلاقیت سیاسی شگرف او و در همکاری نزدیک با فیدل کاسترو ( رئیس جمهور کوبا) ، چاوز به سمت ایجاد البا ( اتحاد بولیواری خلق های امریکا) ، یوناسور ( اتحاد ملت های امریکای جنوبی ) ، پتروکارائیب ، تله سور ، سلاک ( جامعه کشورهای امریکای لاتین و کارائیب) ... حرکت کرد . همه این ها بخشی از تلاش های بسیار پر دامنه ای به سوی همگرایی امریکای لاتین بود .

رابطه بین کاراکاس و چین و روسیه ، دو غول اقتصادی و نظامی ، نیز مستقیما از سوی چاوز و همتایان او برای رسیدن به جایی که ما امروز در آن هستیم پرورده شد.

مایلم بگویم که با پکن و مسکو ما رابطه ای بیش از شریک داریم ، ما یک رابطه برادری واقعی بین دولت ها و خلق های خود داریم . همین رابطه  را با برخی کشور های عرب ، ایران ، کشورهای افریقا و کشور های دیگر در شرق دور داریم . 

من شش سال به عنوان وزیر امور خارجه چاوز خدمت کردم و می توانم به تلاش های او به سوی ساختن جهانی چند قطبی و چند مرکزی شهادت دهم . این روز ها ، با تهاجم بی رحمانه از سوی امپراطوری امریکا و متحدان آن علیه ما ، ما به نتایج روابطی که چاوز ایجاد و پرورش داد توجه داریم .

اجازه بده یاد آوری کنم که ونزوئلا در حال حاضر ریاست جنبش عدم تعهد را بعهده دارد ، که مهم ترین سازمان کشورها پس از سازمان ملل است . از سوی دیگر ، زمانی که این گفتگو ، در اول ژانویه منتشر شود، ما ریاست اوپک را در وین کسب خواهیم کرد . در طی سفر های اخیر من به روسیه و چین که شما اشاره کردید ، ما گفتگو های سطح بالایی در باره روابط اقتصادی ، سیاسی ، نظامی و فرهنگی با دو ابرقدرت اصلی جهان داشتیم .

با ترکیه نیز روابط واقعی دوستی ، بین دولت رئیس جمهور اردوغان و من ، و حتی - من اعتراف می کنم - یک دوستی شخصی بین من و رهبر ترکیه وجود دارد .پیش از این هرگز ونزوئلا برای داشتن چنین روابط اقتصادی و تجاری ، این چنین متنوع و مطلوب ، با قدرت تاریخی مانند ترکیه تلاش نکرده بود .

امروزه ونزوئلا تنها نیست . بر عکس ، مهاجمان به ما هستند که بیش از همیشه منزوی شده اند ، در عین حال روابط ما با کل جهان قوی تر و متنوع تر شده است . 

ا.ر: اول ژانویه 2019 شصتمین سال بزرگداشت پیروزی انقلاب کوبا خواهد بود . به نظر شما ، اهمیتی که این انقلاب در امریکای لاتین داشته و هنوز دارد چیست ؟

ن.م: انقلاب کوبا لحظه پرباری در نیمه دوم فرن بیستم بود . آن انقلاب نمایشگر نقطه رجوع بنیادی برای تمام مردم مبارز برای آزادی ، برای کرامت ، برای استقلال ، برای عدالت و برای سوسیالیسم بود و هنوز هست . نسل های متعدد انقلابی - از جمله خود من ، جوانان دهه 1960، 1970 و 1980- دست آورد های فیدل ، رائول ، کامیلو و چه را بعنوان فانوس دریایی می دیدند که امید های ما را در طی شب طولانی استعمارکه قاره ما را بیش از یک قرن فرا گرفته بود هدایت می کرد .

این کشور کوچک با بی رخم ترین امپریالیستی که بشریت تا کنون دیده است مواجه شد ، مقاومت کرد و هنوز علیه تهاجم همسایه شمالی و نوکران آن مقاومت می کند. کشوری که  رویا های رستگاری ، برابری ، همبستگی ، ساختمانی تاریخی از سوسیالیسم را ، که موجودیت یافت، بنا کرد . آن انقلاب جوانان بسیاری را با امیدی نوشده برای مبارزه به خیابان ها کشاند.

انقلابی است که از اتحاد امریکای لاتین ، رویای سیمون بولیوار و خوزه مارتی ، دفاع و حمایت کرده است . اتحادی رویایی - بدون فراموش کردن پورتو ریکو و مالویناس - که الیگارش های گوش به فرمان قاره ما از آن بسیار می ترسند. کوبا نمونه ای از همبستگی انترناسیونالیستی بوده است . پزشکان کوبایی در سراسر دنیا چه  تعداد جان مردم را نجات داده اند ؟

من این شصتمین سالگرد انقلاب کوبا را گرامی می دارم . و به خاطر شب های طولانی گفتگو با فیدل ، شنیدن کلمات پر حکمت او ، جستجوی ایده ها و قرار دادن آن ها در متن عمل بسیار سپاسگذارم . همیشه برای خوب انجام دادن تلاش می کنم. من از هوگو چاوز هم سپاسگذارم ، او همراه با فیدل ، و رائول آغاز با کرامت جدیدی برای امریکای لاتین ساختند. 

ا.ر: 6 دسامبر 2018 بیستمین سالگرد اولین پیروزی انتخاباتی چاوز بود . برای جمع بندی ، مایلم پرسش زیر را از شما بپرسم : اگر شانس گفتگو با چاوز در باره تجربه تقریبا شش ساله حکومت خود داشتید ، به او چه می گفتید ؟ 

ن.م : موقعیت های بسیاری وجود دارد ، در میان مبارزات ، در نیمه شب بعد از کار سخت روزانه وقتی روی چیز ها تامل می کنم ، من از خودم می پرسم ::" چاوز چه می کرد ؟ به این یا آن موضوع چگونه نزدیک می شد ؟ " ما گفتگو های صمیمی بسیار ، همچنین خاطرات بسیاری داشتیم ...

چاوز بسیاری از رخ داد هایی را که ما اکنون در آن زندگی می کنیم پیش بینی کرد . او ما را در روی زمین قرار داد . برخی از آخرین نگرانی هایی که او با ما در میان گذاشت ؛ پیش بینی " جنگ اقتصادی " - عبارت از خود اوست - که دشمن می تواند علیه ما به راه اندازد ، نوع جدیدی از تهاجم ، جنگ چند جانبه ای در تهاجم ؛ علیه مردم ما بود .  او همچنین بسیار نگران بود که تولید نفت کاهش یافته بود .

بنا براین ، تاسف عمیقی که رفتن او بر انگیخت به نوعی با پند عظیمی که برای ما به جا گذاشت جبران شد . و ما هرگز آن را فراموش نخواهیم کرد . نمونه های بسیار زیادی از قدرت و وفاداری به ایده آل های بولیواری . این "انقلاب زیبا" ، با دموکراسی و آزادی ، رها از بیسوادی ، با هنر و فرهنگ  چند برابری ، بهداشت برای همه ، استخدام کامل ، آرامش ،شادی، پیشرفت ، رفاه  و عشق که او رویای ان را داشت. زمانی فکر می کنم  که او چرا ظالمانه برای داشتن این رویای زیبا ... مورد حمله قرار گرفت  درست همان طور که من امروز ، با حتی خشم بیشتری مورد حمله ام ، اگر آن 0رویا ) حتی امکان پذیر باشد ، برای داشتن همان رویا ، تلاش برای انجام خوب آن و گسترش شادی ... 

به همین خاطر من هر روز به چاوز استناد می کنم . به او نیاز دارم ، او را ادعا می کنم ، به او متوسل می شوم ، و مانند آن مصرع  میگوئل هرناندز شاعر اسپانیایی ، به او می گویم :" ما باید درباره خیلی چیز ها صحبت کنیم ، رفیق ."    

15/11/97

https://venezuelanalysis.com/analysis/14212

 

 

 

 

 

 

 

Go Back

Comment