header photo

قانون یکسان سازی کمونیسم و نازیسم، یعنی دولت های سوسیالیستی جنایتکارند

قانون یکسان سازی کمونیسم و نازیسم،

یعنی دولت های سوسیالیستی جنایتکارند

ابتدا، رژیم های جدید که در اروپای شرقی  از طریق کودتا (جایی مخملی، و در جایی خونین، مانند رومانی) با حمایت بلوک غرب به قدرت رسیدند پس از اثبات مشروعیت، بطور فعال به ما درس “دموکراسی” می دهند….

خبر گزاری BelTA به نقل از سایت حزب کمونیست بلاروسنویسد: آلکسی سوکول دبیر اول کمیته مرکزی،۱۶ اکتبر۲۰۲۱ در گزارش به «پنجمین جلسه وسیع  ومشترک کمیته مرکزی حزب کمونیست بلاروس و کمیته مرکزی “لیگ جوانان کمونیست”» درمینسک چنین بیان نمود: فرآیند جعل تاریخ که ما شاهد آن هستیم نه تنها یک هدف ایدئولوژی بلکه کاربرد سیاسی دارد… بازسازی تاریخ و جعل ائدئولوژی در جنگ میهنی ما به سرعت به این تز تبدیل شد که بین دو سیستم با مفاهیم قانونی یعنی برابری کمونیسم و ​​نازیسم “کشورهای سوسیالیستی را جنایتکار اعلام کنند”.

دبیراول حزب کمونیست بلاروس دربخش دیگری از سخنانش گفت:

تعدادی از کشورهای پسا اتحاد جماهیر شوروی (گرجستان، اوکراین، کشورهای بالتیک)، با آغاز به اصطلاح دموکراتیک سازی گروه های “بشردوستانه” که وظایف سیاسی  خود را برسیستم های جنایی به مفهوم قانون یکسان  سازی کمونیسم و ​​نازیسم  گذاشته اند یعنی “اعلام کشورهای سوسیالیستی جنایتکاراند” به دو مشکل اساسی خود کمک کرده اند.

ابتدا، رژیم های جدید که در اروپای شرقی  از طریق کودتا (جایی مخملی، و در جایی خونین، مانند رومانی) با حمایت بلوک غرب به قدرت رسیدند پس از اثبات مشروعیت، بطور فعال به ما درس “دموکراسی” می دهند….

ثانیا مخالفان ما ارزیابی خود راترویج می دهند  که منافع وامنیت ملی ما برآورد نمی شود… ما در باره سرزمین هایی مانند کالینینگراد، کارلیا، کوریلس جنوبی، مولداوی، منطقه غربی بلاروس که تجدید نظر بر مبنای حقوقی در مرزها با برنامه های گذشته آلمانی ها طراحی شده است صحبت می کنیم، بر همین اصل لهستان به همراه آلمان نازی در تقسیم چکسلواکی شرکت فعال داشت و امروز آشکارا درباره احیاء دوم لهستانی-لیتوانیایی عمل می کنند… دولت ما امروز درک کاملی از این فرایند خصمانه دارد و این درک با رویدادهای سال گذشته بسیار تسهیل شد….

وضعیت بین المللی در اطراف ما:

پلنوم وسیع ۱۶اکتبر ۲۰۲۱ در شرایط  داخل کشور و سراسر جهان با تجزیه و تحلیل، بر این واقعیت متمرکز شد که بلاروس دارای موقعیت ژئوپلیتیکی استراتژیک در اروپا قرار دارد. امروز دولت ما در خط مقدم رویارویی تمدنی است. در عین حال، کاملاً آشکار است که جمهوری بلاروس یک رقیب جدی اقتصادی می باشد، یک دولت ناخوشایند ژئو-اقتصادی و ژئوپلیتیکی است که دیدگاه خود را دارد، به طور مستقل مسیر توسعه  را تعیین می کند و بنابراین به یکی از موانع اصلی در اجرای جاه طلبی های غرب برای رهبری مسلم جهان است.

در این باره بلوک غرب حتی خواسته خود را پنهان نمی کند. رئیس جمهور ایالات متحده در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۱ ، به تعدادی از کشورها اشاره کرد، از جمله به گفته واشنگتن رژیم اقتدار گرای بلاروس باقی مانده و به نظر او این کشور بر اساس الگوی دمکراتیک به مانند آنان نیست… دوهفته بعد از این گفتار رئیس جمهور بلاروس درمصاحبه ایی با کانال آمریکایی CNN  پاسخ داد که بدون شک، از واقعیت های عینی بلاروس به رای دهندگان آمریکایی بود. سپس واکنش کلیشه ای تحت عنوان “دیکتاتور اروپای شرقی” صورت گرفت  که در آن برخی با جنایات اثبات نشده طرح شد همان روش آمریکایی در یوگسلاوی… تصادفی نیست سه ماه پیش CNN تبلیغاتی را در باره ایجاد اردوگاه کار اجباری برای زندانیان سیاسی در بلاروس مطرح کرد تاکتیکی بود که در آن  صرب ها و اسلوبودان میلوشویچ را متهم به انجام پاکسازی قومی کرده اند….

تنها به ادعاهای متمدنانه ایالات متحده نمی توان اعتماد کرد. آمریکایی های امروزی علاقه زیادی به سناریوی توسعه بحران در جهان و افغانستان دارند ویا با جلوگیری ازفرایند مهاجرت غیرقانونی بر وضعیت اروپا چه تاثیری خواهند گذاشت. بحران تازه در حال شکل گیری است. بلاروس حلقه کلیدی این زنجیرخواهد بود – به همین دلیل بایدن حتی ما را در سازمان ملل به یاد داشت. علاوه بر این، ما آخرین حلقه در “جاده ابریشم جدید” هستیم – ترانزیت کالا از چین به اروپا و با در نظر گرفتن رویارویی جهانی بین چین و ایالات متحده، آمریکایی ها هر کاری خواهند کرد تا ترانزیت بلاروس را متوقف کنند و جاده ابریشم را بشکنند – استفاده ازهر روشی برای تغییر دولت بلاروس از انقلاب رنگین گرفته تا جنگ امکان پذیر است – زیرا هزینه میلیاردها دلار و ده ها سال وعده  ناموفق اقتصادی مسئله اساسی  برای آنان است….

تحریم ها و خصوصی سازی:

تنها چیزی که از طریق کانال های تلگرامی  وشبکه های اینترنتی، مخالفان ما وعده می دهند در صورت تسلیم شدن دولت برای “دوره انتقالی” سه میلیارد دلار کمک در نظر گرفته می شود… تنها کسی که مستقیماً مصاحبه کرد، باباریکو بدنام بود… خصوصی سازی اموال دولتی قبل از انتخابات از وی سئوال شد پاسخ آن هم دریافت شد… کمی بعدتر، در ژوئن ۲۰۲۰ ، باباریکو به صراحت گفت که “سناریوی رومانیایی تغییر قدرت” در انتظار ما است. آن ها حتی در آن زمان، تا آگوست، هیچ یک با کمک برخی تلاش های غیر قانونی( برای پست ریاست جمهوری) برنده نمی شدند… مخالفان امروزهیچ برنامه رسمی اقتصادی ندارند، اما کلمه “خصوصی سازی” به طور دوره ای از اطرافیان تیخانوفسایا تکرار می شود.

خصوصی سازی به چه شکلی خواهد بود؟

در ابتدا  شرکای غربی، برنامه بزرگ سرمایه گذاری را برای خرید شرکت های انحصاری – انرژی، تامین گرما، راه آهن، تامین آب و سایر پروژه ها آغاز خواهند کرد… برای گرسنگی کسانیکه  شغل خود را از دست می دهند به دولت وام داده می شود تا هزینه اجتماعی را تأمین وحقوق کارگران وکارکنان دولتی را پرداخت کنند. وجوه اعتباری خدمات آب و برق، حمل و نقل، پزشکی، آموزشی و سایر خدمات توسط مالکان خصوصی ازخارج ارائه خواهد شد… در چنین شرایطی گویا پول از آسمان به زمین ریخته می شود فقط لازم است رئیس جمهور را کنار بگذارید و احزاب مناسب را در پارلمان قرار دهید و به قوانین ضروری به عنوان مثال، خصوصی سازی رای دهید….

در اینجا ما به سیستم چند حزبی نزدیک می شویم

هرچند  به نظر من سیستم چند حزبی نیازی نیست. و. ای .لنین همیشه این سوال را مطرح می کرد که این یا آن موقعیت برای چه کسانی مفید است. متأسفانه، یک سیستم چند حزبی ساختگی در کشورهای مستقل مشترک المنافع و حتی در روسیه، وسیله ای برای “قانونی کردن” تصمیماتی است که قبلاً از بالا تحمیل شده و در درجه اول تصمیم اقتصادی است… در این زمینه، لازم به ذکر است که در ۱۹ سپتامبر۲۰۲۱ انتخابات دومای مجمع فدرال فدراسیون روسیه برگزار شد. با وجود فشارهای عظیم منابع اداری حزب حاکم و تخلفات در جریان رای گیری الکترونیکی، حزب کمونیست فدراسیون روسیه رتبه دوم را به دست آورد، موقعیت خود را تقویت کرد و تعداد نمایندگان منتخب را نسبت به مجمع قبلی افزایش داد….

این نتیجه بیانگر رشد و اعتماد بالای شهروندان روسیه به کمونیست ها است که از اصول دموکراسی، برابری و عدالت اجتماعی به طورمداوم از منافع مردم کارو زحمت حمایت می کنند. حزب کمونیست فدراسیون روسیه در راستای احیاء واتحاد اقوام برادر در فضای پس از اتحاد شوروی به جهت تقویت بلاروس و روسیه شرکت فعال دارد… با این حال، علیرغم این واقعیت که حزب کمونیست دومین حزب بزرگ پارلمانی است، سیستمی در روسیه ایجاد شده که در آن حزب کمونیست نمی تواند با قوانینی که به نفع الیگارشی تصویب شده است کاری جدی انجام دهد… آیا ما نیاز به کپی چنین سیستمی داریم؟

در تاریخ مدرن  بلاروس سابقه ای وجود دارد که پارلمان تلاش کرد فعالیت های رئیس جمهور را با بحران مشروط فلج کند. در این راستا، حافظان خدمات ویژه غرب همیشه از این فرصت بزرگ سود برده اند… صادقانه بگویم، کمونیست ها از سیستم چند حزبی نه امروز و نه در دهه ۹۰، زمانی که قدرت جدید پس از اتحاد شوروی در حال شکل گیری بود، حمایت نمی کردند. علاوه بر این، نمونه هایی از “رقابت سیاسی محدود” وجود دارد (همانطور که علوم سیاسی غرب ازسیستم سیاسی جمهوری خلق چین بگونه ای نام می برد که  کلمه سوسیالیسم درآن نباشد) بهر حال جمهوری خلق چین و حزب کمونیست صدمین سالگرد پیروزی خود را جشن گرفت… من معتقدم که در مسائل مربوط به ساختار چند حزبی، تغییرات در سیستم سیاسی وتشکیل برخی احزاب جدید باید منافع مردم در الویت قرار گیرد نه مانند همسایگان: لهستان، لیتوانی… و حتی روسیه… امروزه سرقت اموال عمومی در عمل چگونه صورت می گیرد؟… “خصوصی سازی” شکاف بزرگی در بودجه…، جاییکه این شرکت ها قبلاً مالیات می پرداختند… چنین وضعیتی ۱۰-۱۵ حزب در پارلمان، مدافعان، وبازیگران پوپولیست حضور دارند تا مردم را از توزیع عادلانه ثروت منحرف سازند… چنین “سیستم چند حزبی” به هیچ وجه با اصول لنینیستی حزب گرایی و یا اصل عدالت اجتماعی که در ذهنیت بلاروسها است مطابقت ندارد. به هر حال، در ملاقات با رئیس جمهور در ۱۲ اکتبر، بار دیگر یاد آور شده است….

روابط با فدراسیون روسیه ومناسبات اقتصادی:

چرا رسانه های غربی دائما در باره تهدید روسیه و از دست دادن حق حاکمیت ما صحبت می کنند؟

واقعیت این است که آمریکایی ها در همه جا یکسان عمل می کنند – به محض تدارک یک اتحاد کم و بیش پایدار به هر طریقی تلاش می کنند آن را متفرق سازند. یکپارچگی (نه تنها سیاسی، بلکه اقتصادی) برای آنان تهدیدی است، زیرا دولتها بلافاصله سیاست مستقل تری در جهت منافع خود دنبال می کنند… آمریکایی ها در رقابت با اتحادیه اروپا نخبگان را از کشورها نمونه لهستان و جمهوری چک خریداری علیه آلمانیها تشویق می کنند. در حاشیه نیز عملیات دیگری در حال انجام است: از ملی گرایی و نازیسم با تزریق مالی حمایت می کنند، در عین حال اجازه نمی دهند رژیم های ضعیف مانند بالتیک، که عملکرد “حصار” سیاسی در مقابل روسیه را دارد سقوط کند… درفضای پسا اتحاد شوروی اروپای شرقی را به یاد داریم آمریکایی ها چگونه به یک سیستم متلاشی شده با صنعت شکسته و ضعیف با وجود مناقشات ارضی، جوانانیکه به غرب رفته اند نیاز دارد… آمریکایی ها با جنایت سازمان یافته ، دامن زدن به قومگرای – مذهب گرایی که به خوبی کار کرده اند، مانند کوزوو یا افغانستان گروه بندی می کنند….

دراین زمنیه «الکساندر لوکاشنکو» درگفتگو با خبرنگار CNN  آمریکایی چنین پاسخ داد:

من و پوتین آنقدر باهوش هستیم که  بتوانیم در چارچوب دو دولت مستقل اتحادی ایجاد کنیم که از هر نهاد واحدی قوی تر باشد

لازم به یادآوری است نه یوگسلاوی و نه اتحاد جماهیر شوروی کشورهای واحدی نبودند – آنها فدراسیون هایی بودند که جمعیت های مختلف قومی و مذهبی را با موفقیت متحد کرده اند… ابتکار مهم دولت شوروی ایجاد مناطق اقتصادی بود، یعنی همکاری صنعتی نزدیکی قومی کاملاً متفاوت، که با سود متقابل به هر طرف فرصت کاری درآمدزا ایجاد می کرد نه اخراج کارگران مهاجر… که آمریکایی ها با آن دست و پنجه نرم می کنند… اتحاد ما با فدراسیون روسیه در شکل فعلی در قالب راه های جدید وتلاش برای ایجاد یک اقتصاد ویژه در فضای پسا اتحاد شوروی است. دراین منطقه واحدهای تجاری در شرایط مساوی، قوانین کلی بازار مشترک شفاف، درعین حال حکومت سیاسی متفاوت (هرچند دوستانه) را خواهند داشت… علاوه بر این، امروز می توان به وضوح به مردم  توضیح داد چرا اتحاد ضروری است.

همه گیری اپیدیمی، پاندمیک جهانی، سقوط پزشکی در ایالات متحده و اروپا، قرنطینه در سراسر جهان که منجر به بحران تقریبا گسترده دولت ها شده است. اما بسته اجتماعی بلاروس ما در حال حاضر چیزی بسیارشبیه سوسیالیستی است، در مقایسه با لهستان و کشورهای بالتیک که با محدویت داروی و بیمه، محدودیت های سرزمینی سختگیرانه گذرنامه واکسیناسیون وغیره… اقتصاد ما بر خلاف صنایع مشابه به طورغیر منتظره ای به جلو جهش دارد. امروز، برای اولین بار از سال ۲۰۱۳، تراز تجاری مثبت ۳ میلیارد دلار داریم. و با توجه به اینکه تفاوت قیمت گاز با اروپا ۳-۵ بار باقی می ماند، ما  فرصت داریم نه تنها برای حفظ، بلکه برای گسترش بازار. این به معنای پایداری دولت رفاه ماست… با این حال، بدون اتحاد سیاسی با فدراسیون روسیه، این مدل قابل اجرا نیست – زیرا ما به طور مشترک به یکدیگر وابسته هستیم. به همین دلیل نکته اساسی ایجاد یکپارچگی اقتصادی با فدراسیون روسیه دقیقاً در جهت منافع دولت و روند رفاه اجتماعی بوده کاری که رئیس جمهور ما انجام می دهد. در این طرح، بلاروس نقش یک بالن آزمایشی را بازی می کند، چگونه می توان در شرایط جنگ سرد جدید پس از اتحاد شوروی باهم همکاری نمود باید با کار تجربی نشان داد.

در عین حال، گرایش های متضادی در فدراسیون روسیه وجود دارد – این امر به وضوح با واکنش رسانه ایی نشان داده می شود. برای درک عموم  یاد آور می شویم  کل فضای اطلاعاتی  درروسیه که متعلق به ۳-۴ مالک بزرگ الیگارشی است. خصوصی شده و به عنوان مثال، Regnum و Komsomolskaya Pravda دارای یک گروه از مالکانی هستند که با موضع ناسیونالیستی و لبیرال به  بلاروس نگاه خصمانه دارند ….امروز برای ادامه مبارزه باید آماده باشیم. در دیدگاه میهن پرستی ناقص که ناتوانی، ضعف، ناکارآمدی… و جود دارد. در اینجا باید توجه داشت احزاب کمونیست اتحاد شوروی سابق به عنوان حامیان مداوم دولت ما، با اتحاد برادرانه وحمایت فوق العاده در مبارزه با تبلیغات نئولبیرالیسم علیه جعل تاریخ  دوستان خوب جمهوری ما وشخص رئیس جمهورهستند.

اصلاح قانون اساسی به چه معنا:

امروزه کشور ما با وظیفه ای برای توسعه مکانیسم های تاثیر گذار و تداوم روند سیاسی بر اساس اصول دموکراسی واقعی و عدالت اجتماعی روبرو است. در این راستا، نیاز به اعمال برخی اصلاحات و الحاقات در قانون اساسی کشور وجود دارد، تشدید احزاب، توزیع مجدد اختیارات بین شاخه های دولت… در عین حال، ما، اجرای اصلاحات قانون اساسی را منحصراً از منظر حفظ دولت رفاه، حفاظت از منافع ملی مردم بلاروس در نظر داریم….

تشکیل حزب کمونیست بخش جدا ناپذیر از آموزه های مارکسیست-لنینیستی درباره حزب پرولتری است، نقش آن در مبارزه برای تحول انقلابی جامعه بر اساس اصول سوسیالیستی و قوانین توسعه، در مورد ساخت جامعه، اشکال سازماندهی… وظیفه وسیع را برای مدرنیزاسیون بر عهده حزب کمونیست بلاروس قرار می دهد. ساختار سازمانی وحدت ایدئولوژیکی صفوف حزب را تقویت می کند و نقش ما را در جامعه افزایش می دهد….

رفقا!

قدرت حزب لنینیست و توانایی آن در حال شدن است. و.ای .لنین چگونه پیروزی به دست آورد. منطبق با زمان ویژگی های لحظات سیاسی را بهتر از مخالفان ارزیابی کرد، مکان وزمان  جهت ضربه اصلی را با دقت تمام تعیین کرد و سریعاً صفوف را برای حل مشکلات بازسازی نمود.

حزب لنینی شرایط زیر را برای بهبود کیفی فعالیتهای خود ضروری می داند:

تقویت ایدئولوژیکی و سازمانی صفوف آن، افزایش روحیه مبارزاتی سازمانهای اصلی حزبی، مشارکت مبارزان جدید، وظیفه شناس و فداکار برای سوسیالیسم، در درجه اول در میان جوانان، در حزب؛ مراقبت از جانبازان قدیمی حزب وبهره گیری از تجربه آنان؛

تقویت نفوذ کمونیست ها در گروه های کارگری، موسسات آموزشی، در محل کار وزندگی؛

آموزش سیستماتیک نظری و ایدئولوژیک همراه خودآموزی سیاسی اعضای حزب، کمک به آنان در تسلط بر روشهای موثر مبارزه سیاسی در شرایط مدرن و نوین، درس آموزی از رهبران احزاب معتبر و حرفه ای؛

رعایت دقیق هنجارهای لنینیستی زندگی حزبی و اصول رهبری جمعی. مبارزه قاطع با هرگونه اقدامی که باعث تضعیف وستیزه جویی در درون حزب شده و تهدیدی جهت شکاف در حزب باشد.

دموکراتیزه شدن زندگی داخلی حزبی، ایجاد فضای رفاقت و کمک متقابل حزبی، تقویت نظم و انضباط حزبی بر اساس پایبندی دقیق به اصول مرکزیت دموکراتیک؛

حفظ و تقویت خلوص اخلاقی برای کمونیست ها، کنترل توده های حزبی تأثیر آنها بر فعالیت های دستگاه های حاکم و رهبران حزب، جلوگیری از خصلت های خرده بورژوازی، جناح گرایی و بوروکراتیزم….

رفقای عزیز! شرایط زمانی  باردیگر مارا فرامی خواند. کلمات به پایان رسید! وقت عمل است! ما باید حزب خود را به گونه ای تجدید کنیم که ضمن حفظ اصول لنینیستی احزاب کمونیستی، با روح زمان مطابقت داشته باشد و ستون قدرتمندی برای دولت مستقل ما باشد، یکی از پایه های استحکام بخش که به ما امکان می دهد تداوم دوره راهبردی مبتنی بر اصول دموکراسی واقعی و عدالت اجتماعی می باشد! وظیفه ما است که با مردم  کار وزحمت زندگی کنیم، در جهت منافع آنها حرکت نمائیم نیازهای مردم  را بشناسیم وبه آن پاسخ دهیم – این وصیت نامه لنینیست جاودانه است!

برگرفته از سایت حزب کمونیست بلاروس

م. چابکی: ۳۰مهر۱۴۰۰ برابر با ۲۰۲۱.۱۰.۲۲

Go Back

Comment