ترجمه کاوه آیلین
«والری ایلین»
شگفت انگیزترین شکست استراتژیک اسرائیل
فهرست رفتارهای عجیب در حمله حماس، نیروهایی که پشت آن قرار دارند را نشان میدهد
در نیمه دوم اکتبر، وزیر دفاع سابق اسرائیل، «موشه یالون» اعلام کرد که رویدادهای کنونی در اسراییل «بزرگترین شکست در تاریخ ما از زمان جنگ 1948 است. این شکستی نظامی، اطلاعاتی و استراتژیک است.» با این وجود، طبق اظهارات «آموس یادلین»، رئیس سابق سازمان اطلاعات نظامی اسرائیل (در مصاحبه با "پولیتیکو")، «ب. نتانیاهو» همه هشدارهای ممکن در مورد حمله زمینی در آیندهای نزدیک را دریافت کرده است. پیشتر ما در مورد اتفاقات عجیب حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر و رویداهای پس از آن را صحبت کرده بودیم. در این مطلب ما به برشماری رفتارهایی عجیب و غریب ادامه خواهیم داد. نبود نیروهای کافی دفاعی اسرائیل در مرز. صحنه به اسارت افتادن «سربازان اسرائیلی» در حمله به پایگاه «اریز» یا گذرگاه بیت حانون این سوال را مطرح می کند که اینکه: آیا آنها اصلا نظامی هستند؟ به نظر می رسد که این پایگاه را به سادگی ول کردهاند. در واقع درست قبل از حمله، یک لشکر کامل از محدوده امنیتی ظاهراً برای محافظت از سکونتگاههای یهودیان ارتدکس خارج شده است. در واقع، آشکار شد که اسرائیل برای تهاجم از نوار غزه آماده نبوده است. دیوارهای «تسخیرناپذیر» ، ایستهای بازرسی، استحکامات و پایگاهها توسط سربازان بسیار کمی که نمیتوانستند در برابر مهاجمان مقاومت کنند، محافظت میشدند. در دسترس نبودن تجهیزات نظامی و بی نظمی در اقدامات اسرائیلیها. آنطور که در این ویدئو مشاهده میشود، تانک" مرکاوا ام کا 4" که در اثر سقوط پهپادها منهدم شده بود، در یکی از محافظت نشده ترین مناطق مورد اصابت قرار گرفته است. در این بین، از قرانن چنین بر می آید که مجتمع سیستم دفاع فعال" تروفی " از کار افتاده بوده است. در صحنههای انهدام تانک و دستگیری خدمه آن به خوبی نشان می دهد که اسلحه تانک پوشانده شده است. این امر نشان میدهد که خدمه تانک را برای نبرد آماده نکردهاند. به سادگی هیچ هشدار سازمان یافته یا تخلیه در مرحله اولیه وجود نداشته است. نیروهای امنیتی محلی آنقدر کوچک و بسیار بد مسلح بودند که به سرعت توسط فلسطینیها از بین برده شدند. تقریباً تا ظهر روز 7 اکتبر، دولت اسرائیل عملاً هیچ واکنشی به درگیری نشان نداد. نیروهای امنیتی تنها در ساعت 2-3 بعد از ظهر شروع به جمع آوری نیروهای ذخیره و سازماندهی حملات تلافی جویانه کردند. از شواهد چنین بر می آید مداخله « تیپ 933ناحال» در نبرد با حماس توسط خود فرمانده تیپ آغاز شده و نتیجه دستور مستقیم ستاد کل نبوده است.
قساوت غیرعادی شبه نظامیان وشمار قربانیان در بین خارجیها. اسرائیلیها را به سادگی قتل عام کردند. دهها ویدیویی که ظاهر شدند نشان میدهند که چگونه شبه نظامیان بر روی مردم از فاصلهای نزدیک تیراندازی میکنند. گذشته از این، مهاجمان به دو گروه نابرابر تقسیم میشوند - گروه اصلی و بزرگتر، در حقیقت جمعیتی، که طبق معمول عمل میکنند. سر و صدا و فریاد زیاد است، اما در کل چیزی فراتر از چارچوب های معمول حملات قبلی نیستند. اما گروه دوم متشکل از چندین گروه از افرادی بخوبی مجهز و مسلح هستند که به شدت بر ترور متمرکز شدهاند. همانا این افراط گرایان بودند که بیشتر قربانیان را کشتند. در همین زمینه، باید به قساوت نامعلوم و توجیه ناپذیر نابودی گسترده مردم غیرنظامی اشاره کرد. پیشتر، افراط کاریهای مشابهی رخ داده بودند، اما نابودی سیستماتیک غیرنظامیان با چنین قساوتی نمایشی مشاهده نشده بود. ممکن است دقیقاً همین قساوت نمایشی و ترور هدفمند و سنجیده (علیه نیروهای امنیتی مشخص اسرائیل، متخصصان و غیره) هدف این حمله بودند که صاحبان واقعی آن مورد توجه اکثر شبه نظامیان حماس قرار نگرفتند. ازدحام بقیه فقط یک پوشش بود. یکی از اولین اهداف حمله تروریستی جشنواره بین المللی موسیقی بود که درست در کنار مرز قرار داشت. این اقدام که به عنوان "فستیوال مرگ" غم انگیز معروف شد، تنها بر اساس دادههای تایید شده، جان 260 نفر را گرفت. تحلیلگران حداقل 4 مکان را شناسایی کرده اند که در آن تعداد افراد کشته شده در یک مکان از صد نفر فراتر می رود - این جشنواره موسیقی بود که در آن بیش از 260 بازدید کننده به طور همزمان جان خود را از دست دادند، پادگان ارتش، جایی که تقریباً همه مورد اصابت گلوله قرار گرفتند، یکی از "کیبوتسیم" ها، جایی که بیش از یکصد کشته پیدا شد و دیگری بخشهایی از جاده که شبه نظامیان به همه خودروهای عبوری تیراندازی کردند. دو سوم کشته شدگان در واقع در چندین مکان در مدت زمان بسیار کوتاهی جان باختند. تروریستهایی که این کار را انجام دادند کجا رفتند و چه کسانی هستند، مشخص نیست. چنانکه گویی، در نتیجه این امر است که اسرائیل حق نابودی غزه را با جابجایی بعدی جمعیت آن اعلام کرد. عقیده بر این است که پس از ارائه بند 40 "الف" توسط کابینه نظامی-سیاسی اسرائیل در 8 اکتبر، جنگ به طور رسمی اعلام شد. معلوم میشود که در کشور قانون اساسی ایی "در مورد دولت" عمل می کند که در آن ماده 40 "اعلام جنگ" وجود دارد. و یک بند "الف" وجود دارد که می گوید: "دولت فقط بر اساس تصمیم حکومت می تواند شروع به جنگ کند." یعنی حتی نه اعلام کردن، بلکه برای رهبری کردن آن. با این وجود، 5 سال پیش، زمانی که «ب. نتانیاهو» نخست وزیر بود، اکثریت ناچیز (62 از 120) این قانون را اصلاح کردند.
بر اساس آن، در موارد استثنایی، نیمی از اعضای کابینه نظامی-سیاسی - همایشی از وزرای کلیدی اسرائیل - برای تصمیم گیری درباره آغازعملیات نظامی کافی است. و چنانچه راهی برای انتظار نیست، تصمیم ساده نخست وزیر و وزیر دفاع کافی است. در این بین، هر دوی این موقعیت می توان با هم ترکیب کرد. برای نمونه، همین «نتانیاهو» مدتی هم نخست وزیر بود و هم وزیر دفاع. یعنی می توانست یک طرفه تصمیم بگیرد که جنگ کند یا نه. اینکه چه کسی پشت همه این بلایایی که از 7 اکتبر بر سر اسرائیل و ساکنانش آمد، قرار گرفته بود- فقط «بن گویر» وزیر متعصب امنیت ملی که یک روز قبل هتک حرمت به مقدسات مسلمانان در مسجد الاقصی را تحریک کرد( که در باره آن تمامی "جامعه متمدن" با سرسختی سکوت می کنند)، «ب. گانتز» (رئیس سابق ستاد کل ارتش و وزیر دفاع)، روسای فعلی سازمان های امنیتی و ارتش یا خود «نتانیاهو»، تحقیقات آینده نشان خواهد داد. تا اینجا یک چیز مشخص است: در خونریزی کنونی، منافع دشمنان قسم خورده به هم نزدیک می شوند. «توافق ابراهیم» بین اسرائیل و عربستان سعودی، که با حوادث بعدی خنثی شد و به شدت توسط «ای. بلینکن»، وزیر امور خارجه بیش از حد متکبر ایالات متحده آمریکا ترویج شده بود، باب طبع نه ائتلاف حاکم اسرائیل، نه مقامات فلسطینی و نه اسلام گرایان بود. محققان درستکار و وظیفه شناس متوجه شدهاند که عملیات "توفان الاقصی" حماس با دقت برنامه ریزی شده بوده و از یک "سیگنال" ویژه برای براه اندازی آن استفاده شده است - "نقشه جدید خاورمیانه" که توسط خود « ب.نتانیاهو » در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر به نمایش عمومی گذاشته شد.. فلسطین در این نقشه کاملاً غایب بود.
نشریه الکترونیکی موسسه فرهنگ راهبردی
https://fondsk.ru/news/2023/11/01/samyy-strannyy-strategicheskiy-proval-izrailya.html