header photo

برون‌سازی ستیزه‌ جویان از سوریه با همدستی آمریکا- رونوشت عملیات اودسا

 

برون‌سازی ستیزه‌ جویان از سوریه

با همدستی آمریکا- رونوشت عملیات اودسا

دمیتری مینین

مترجم: ا. م. شیری

سرنوشت فعال‌ترین اعضای تشکیلات سرکوب‌شده «داعش» (ممنوعه در روسیه) بگونه حیرت‌انگیزی حادثه اواخر جنگ جهانی دوم را یادآوری می‌کند. همانطور که در آن هنگام کسی به جنایتکاران نازی برای پنهان شدن کمک کرد، که بعدها از آنها استفاده نمود، همینطور هم اکنون به داعشی‌ها کمک می‌کند.

هیچ کسی نمی‌تواند بگوید، سرکردگان و اعضای ستاد مرکزی داعش به کجا رفتند. مجرب‌ترین کادرهای این سازمان تروریستی و گاهی اوقات دسته‌های بزرگی از آنها بطور ناگهانی از سوریه و عراق چنان ناپدید می‌شوند که انگار مثل آب در خاک کویر فرومی‌روند. پس از آن، بطور سحرآمیزی از لیبی، مصر، سودان، افغانستان، از نزدیکی مرزهای آسیای مرکزی و روسیه، از شین‌جیانگ چین (ترکستان چین. م.) سر‌ درمی‌آورند. واضح است،که کانال تنظیم‌شده برای انتقال آنها که فقط در حد توانایی یک دولت مقتدر است، خوب کار می‌کند. با توجه به اینکه اعزام تروریست‌های داعش به نقاط مختلف جهان بطور عمده از مناطق تحت نظارت آمریکایی‌ها در شرق سوریه انجام می‌گیرد، می‌توان گمان کرد، که این کشور می‌تواند آمریکا باشد. و این هم در تاریخ آمریکا تازگی ندارد.

موضوع عملیات «سازمان اعضای سابق اس‌اس» (Organisation der ehemaligen SS-Angehörigen) در خصوص خارج کردن اس‌اس‌ها از آلمان شکست‌خورده به کشورهای خاورمیانه، آمریکای جنوبی و شمالی در زمان خودش مشهور بود. در اصل رمان مشهورفریدریک فورسایت بنام «پرونده اودسا» و فیلم ساخته شده بر اساس آن در سال ١۹۷۴ به همین نام، مبنای این عملیات بود. راه انتقال آنها را که به حمایت حارجی متکی بود، متحدانشان «راه موش» نام دادند. خود اس‌اس‌ها راه خروج خود را رؤیایی‌تر، مثلا «شنا به دریای جنوب» (Uebersee Sued)می‌نامیدند.

نشان اس‌اس

در نتیجه بسیاری از اس‌اس‌ها بطور مؤثر در جبهه‌های جنگ سرد مورد استفاده واقع شدند. مشابه آن در رابطه با ستیزه‌جویان داعش در مقابل چشمان ما روی می‌دهد.

جالب توجه است، که ترتیبات لازم برای پذیرش و سر و سامان به نازی‌های آلمان در آمریکا بدون اطلاع رئیس جمهور فرانکلین روزولت انجام گرفت. کمیته فرماندهان ستاد ایالات متحده آمریکا به ریاست عمر برادلی که عملیات «سنجاق» (Paperclip) را با کمک سازمان‌های جاسوسی به راه انداخت، مبتکر آن بود. ایجاد «سازمان گلن» (Gehlen) که سازمان جاسوسی آلمان فدرال بر مبنای آن تشکیل گردید، موضوع مقاله دیگری است. نظامیان نه بر اساس ایدئولوژی، بلکه، باید فقط بر اساس هدف دست به اقدام بزنند. استفاده از یک دشمن بر علیه دیگری در میان آن‌ها نه تنها عمل غیراخلاقی محسوب نمی‌شود، بلکه، مصداق درایت عالی راهبردی بحساب می‌آید. تخمین زده می‌شود، که در حدود ٣٠ هزار نفر  از طریق «راه موش» خارج شدند و بخش قابل ملاحظه‌ایی از آن‌ها به ایالات متحده آمریکا راه یافتند.

رئیس سازمان جاسوسی آلمان فدرال رینهارد گلن با خیال راحت تا سن پیری زیست

تا جایی که وزارت دادگستری آمریکا در سال ۲٠٠۶ گزارش جامع ششصد صفحه‌ایی در این زمینه تهیه و تنظیم نمود. با وجود این که آن گزارش بطور رسمی انتشار نیافت، اما در سال ۲٠١٠ بدست نیویورک تایمز افتاد و در تارنمای آن درج گردید. نیویورک تایمز پس از بررسی گزارش به این نتیجه رسید، که مقامات رهبری سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم برای بسیاری از جنایتکاران نازی و همدستان آنها «پناهگاه امن» (safe haven) در خاک کشور ایجاد کردند.

ابو عمر چچنی (ترخان باتیراشویلی) رئیس سازمان اطلاعاتی داعش. کشته شده یا از «راه موش» خارج شد؟

آدولف آیشمن- مشهورترین فرد در عملیات اودسا. در اسرائیل دستگیر و اعدام شد

ابوبکر البغدادی- رئیس دولت اسلامی. او کجاست؟

وزارت دفاع روسیه بارها و بارها در مورد عملیات جنگی عجیب مشاوران آمریکایی و متحدان آنها از نیروهای دموکراتیک سوریه بر ضد داعش در ساحل شرقی رود فرات، در باره خارج کردن فرماندهان داعش از مناطق تحت محاصره با بالگردها، پیرامون خروج ناگهانی دسته‌های بزرگ داعش از شهرها و سازماندهی مجدد شبه‌نظامیان تسلیم شده در «ارتش جدید سوریه» اطلاعیه صادر کرده است. اما مهمتر از همه، از اینجا به بعد رد پای بخش اصلی انبوه داعشی‌های خارج شده از مناطق جنگی گم می‌شود.

طلال سیلو، سخنگوی مطبوعاتی سابق و نفر سوم در هرم رهبری نیروهای دموکراتیک سوریه که در اواخر سال ۲٠١۷ به ترکیه فرار کرد، شواهد قابل توجهی از روابط متقابل پنتاگون و فرماندهی داعش بدست می‌دهد.

طلال سیلو

او در مصاحبه با آژانس خبری «آناتولی»، از جمله، به برخی حوادث در راستای خارج کردن تروریست‌های داعش بنا به دستور مقامات فرماندهی آمریکا اشاره کرد. وی در بخشی از سخنانش از رئیس اداره کل نیروهای ویژه وزارت دفاع آمریکا، ژنرال رایموند تومس، فرمانده ستاد مشترک وزارت دفاع آمریکا، ژنرالجوزف واتل و فرمانده عملیات «عزم قاطع»، ژنرال استیون تاونسند نام برد. اما طراح اصلی این ایده در محل حادثه نماینده مخصوص رئیس جمهور برت مک‌گورک (Brett McGurrk) می‌باشد.

برت مک‌گورک در مرکز «متحدان» را بازرسی می‌کند

طلال سیلو از جمله به حادثه خروج ۲ هزار تروریست داعشی از منبیج، ۵٠٠ نفر دیگر از تابکی با اصرار آمریکایی‌ها اشاره می‌کند. اما نمایش حیله‌گرانه اجرا شده در رقه که مصداق صریح روح آموزش میدانی عملیات ویژه ارتش آمریکا بود، ‌قابل ملاحظه‌تر از همه است. همانطور که طلال سیلو تصریح می‌کند، آمریکایی‌ها تصور می‌کردند، که یگان‌های اسد تا شش هفته دیگر به دیرالزور می‌رسند. اما زمانی که معلوم شد نیروهای دولتی با سرعت بیشتری به حرکت ادامه می‌دهند، نظامیان آمریکایی از نیروهای دموکراتیک سوریه خواستار رها کردن تروریست‌ها از رقه به سمت البوکمال شدند تا آنها بتوانند از پیشروی واحدهای ارتش دولتی جلوگیری نمایند. گفتگوها در باره خروج یک نیروی قابل توجه، شامل ٣۵٠٠ نفر ستیزه‌جو، که در هیئت کامل با تمام تسلیحات از شهر خارج شدند، انجام شد. اما بطور علنی اعلام گردید، که فقط غیرنظامیان از شهر خارج می‌شوند، و گویا ۲۷۵ نفر داعشی نیز «تسلیم» شده‌اند. برای اثبات وجود این ۲۷۵ نفر، گروهی را از اردوگاه عین عیسی آوردند، که نقش شبه‌نظامیان را بازی کردند. این در حالی بود، که به بهانه رویارویی با تروریست‌های داعش به خبرنگاران اجازه رفتن به شهر رقه داده نشد. حال آن که حتی یک گلوله شلیک نگردید. چندی بعد معلوم شد، که بخشی از تروریست‌ها به سمت کاملا دیگر، به مناطق آزادشده در چهارچوب عملیات «سپر فرات» سرازیر شدند. به سخن دیگر، آنها با کمک آمریکا به منطقه تحت نظر ترکیه رسیدند و از آنجا راه ورود آنها به همه جا باز شد.

چنین نمایش‌ها می‌توانند در جریان انتقال تروریست‌ها هم به روی صحنه بیایند. سؤال مطرح می‌شود که چقدر کاخ سفید در جریان مانور پنتاگون با ستیزه‌جویان داعش قرار دارد؟ نمی‌توان از نظر دور داشت، که چگونه در سال دور ١۹۴۵ نظامیان این اقدام خود را به اطلاع رئیس نرساندند. اگر هم دولت آمریکا در جریان این عملیات قرار گرفته و موافقت خود را با آن اعلام کرده، در این صورت، این یکی دیگر از مظاهر نزدیک‌بینی راهبردی است. عقد قرارداد با «شیطان سیاه» همیشه برای آن کسی خطرناک است، که پای آن را امضاء می‌کند.

 

Go Back

Comment