تبریز، کانون مطبوعات ایران در دوره مشروطه
پس از انقضای سلطه روس های تزاری و دار و دسته شجاع الدوله مراغه ای در سال ۱۳۳۵ ق. تا پایان نهضت شیخ محمد خیابانی، نزدیک به بیست روزنامه به زبان های فارسی و ترکی و ارمنی در تبریز منتشر شد.
یکی از مهمترین تحولات عصر صنعتی (نه تنها در جوامع صنعتی)، سر برآوردن رسانههای همگانی به عنوان یک قدرت سیاسی عمده است؛ ظهور و صعود رسانههای همگانی به عنوان یک پایگاه قدرت و نفوذ کنونی شان در واقع معلول یعضی پیشرفتهای پر سر و صدا و پیدرپی در عرصه تکنولوژی بود.
روزنامهها از اطلاعیهها و خبرنامههای چاپی در دهه 1700میلادی ریشه میگیرند. فقط از اواخر سده نوزدهم به بعد بود که روزنامهها به صورت روزانه چاپ شدندو دهها هزار خواننده پیدا کردند. تاریخچه رسانههای همگانی را معمولا با نخستین روزنامههای ارزان قیمت شروع میکنندکه ابتدا در دهه 1830 میلادی در نیویورک پدید آمدند.
انتشار روزنامه در ایران به تقلید از دنیای غرب و بدون توجه به هویت فرهنگ ملی و صرفا در چارچوب مصالح و خواستههای رژیم استبدادی انجام شد. مشخصه روزنامهنگاری در این دوره که هفتاد سال طول کشید، ایجاد زمینه پروپاگاندا در مورد دستگاه حکومتی برای موجه و مشروع جلوه دادن فعالیتهای دولت و به عبارت دیگر ایجاد یک شیوه نو ارتباطی میان دولت و ملت مبتنی بر بلوف رسانهای به منظور سرپوش گذاشتن بر ضعفهای سیستم حکومتی و نابسامانیهای آن بود. تاریخ درباره محمدعلی شاه قاجار، اولین حامی روزنامه در ایران مینویسد که در دوران سلطنت او برای اولین بار سفرای روس و انگلیس در کار سلطنت دخالت کامل و مستقیم کردند. در زمان او ایران بیش از پیش راه انحطاط و تنزل را پیمود؛ زیرا وی مردی بیکفایت و خرافاتی بود. وزیر لایق خود قائم مقام فراهانی را کشت و حاج میرزا آقاسی را که بیش از خود او بیکفایت بود به صدارت منصوب کرد.
نشریات تبریز در دوره قبل از مشروطه
قریب به صد و شصت سال از انتشار اولین روزنامه در تبریز میگذرد؛ تبریز در این عهد، پایتخت دوم و مرکز تحولات اقتصادی و فرهنگی کشور به شمار میرفت و دارالسلطنه تبریز، پرجمعیتترین و پر رونقترین شهر ایران بود و بسیاری از مواصلات اقتصادی میان شهرهای ایران و کشورهای خارجی از طریق تبریز انجام میگرفت؛ علاوه بر اینها، نخستین دستگاههای چاپ در دوره قاجار نیز با حمایت و تشویق عباس میرزا ولیعهد، وارد تبریز شده و در آنجا به کار گرفته شد.
به گواهی اسناد تاریخی در سال 1233ق. شخصی موسوم به آقازینالعابدین تبریزی اسباب و آلت مختصر باسمه خانه طیپوگرافی، یعنی چاپ حروفی (سربی) را به تبریز آورده، در تحت حمایت عباس میرزا نائب السلطنه که در آن زمان حکمران آذربایجان بود، مطبعه کوچکی را برقرار نمود و بعد از مدتی کتابی را موسوم به فتح نامه تمام کرد.
با این حال و علیرغم چاپ نخستین کتاب به زبان فارسی در تبریز، انتشار اولین روزنامه در شهر تبریز، با فاصلهای نزدیک به سی سال از تهران و دویست و پنجاه سال از انتشار نخستین نشریه چاپی جهان به سال 1605م در بلژیک انجام گرفته است؛ چه، همانطور که اولین رساله ها و کتب چاپ شده بمنظور مقابله با مشکلات و مصائب رقت انگیز پیش آمده از طرف دول خارجی چاپ شده بود، نگرش حکومت قاجار به روزنامهها نیز همینگونه و بر همین اساس بود؛ یعنی به روزنامه نه به عنوان عاملی برای پیشبرد تحولات و تغییرات در جامعه عقب مانده از قافله تمدنی و استعمارزده و نیز روزنامه به معنای انعکاس دهنده اخبار و رویدادهای جامعه، که به منزله حربهای برای رفع و رجوع امور و نشان دادن پیشبرد کارها توسط حکومت نگریسته میشد و اداره دارالطباعه مبارکه، بر انتشار روزنامههای دولتی نظارت میکرد. البته در این میان استثناهایی هم وجود داشتند که روزنامه را وسیلهای برای آگاهی عموم میدانستند؛ امیرکبیر از جمله این استثناها بود: «بنیاد روزنامهنگاری فارسی را در عهد ناصری، امیرکبیر گذارد و امیر با وقوف به روحیه شاه، به شکلی که وی به این نهاد اطلاع رسانی حساس نشود، کار را به سامان رساند...".
در دوران سلطنت ناصرالدین شاه و بویژه در عصر صدارت امیرکبیر، تبریز از لحاظ فرهنگی بسیار پیشرفت کرد. احداث شبکه تلگراف و ایجاد چاپخانههایی در تبریز، که منجر به انتشار اولین نشریات در این شهر شد، از جمله فعالیتهای مهم فرهنگی بود که سبب اشاعه افکار و اندیشههای نو و بدیع در این شهر شد. در عهد ناصرالدین شاه بیشترین شمارگان فروش روزنامه به تهران و تبریز تعلق میگرفت. هنگامی که شبنامه در تبریز چاپ شد، ناصرالدین شاه هنوز سلطنت میکرد.
با ظهور روزنامههای چاپ خارج از کشور که بیشتر آنها وجهه روشنگرانه و انتقادی داشتند، تحولی جدید و اساسی در عرصه روزنامهنگاری ایران رخ داد؛ بزرگانی از شهر تبریز، در این تحول تاریخی سهیم بودند؛ روزنامههایی چون اختر و شمس چاپ استانبول و حکمت و پروش چاپ قاهره، از جمله روزنامههایی بودند که اکثر نویسندگان و همکاران آن تبریزی و آذربایجانی بوده و نقشی مهم در تحول و بیداری ایرانیان ایفا مینمودند؛ اختر را آغازگر مطبوعات برونمرزی آزاد و پدر روزنامه قانون به حساب آوردهاند، زیرا که همین روزنامه بود که از قانون و قانون خواهی سخن به میان آورد.
با ادامه تحولات اجتماعی که ره مشروطه میپیمود، بر تعداد روزنامهخوانان و شمارگان روزنامهها افزوده میشد؛ افزایش میزان آگاهیهای عمومی و تغییرات در ساختار قدرت، پس از ترور ناصرالدین شاه قاجار، جراید از آزادی قلم و گستردگی حوزه بحث برخوردار شدند. روزنامهها بیش از گذشته به مسائل اجتماعی پرداختند و رقابت رجال دربار با یکدیگر، روزنامهها را به عرصه کش مکشهای سیاسی سوق داد.
در این دوره روزنامههایی چون حدید، کمال، احتیاج، اقبال، ادب و... به همت آزادیخواهان به نامی چون علیقلی خان صفروف، میرزا حسین خان عدالت و حسین طبیب زاده در تبریز چاپ و منتشر گردید که نقشی بهسزا در ایجاد بیداری در میان مردم تبریز ایفا نمود. در جریانات مبارزات مشروطهخواهی، ادبیات ایران بصورت یک ادبیات سیاسی و پرخاشگر، نه در قالب کتاب، بلکه در قالب روزنامه و مجله متبلور شد و روزنامهنگاری آیینه تمام نمای ادبی آن دوره شد. گویا ارتباط نزدیکی میان سوسیال دموکراتهای تبریز با گئورگی پلخانوف و کارل کائوتسکی وجود داشت. در این دوره، انجمنهای مخفی با انتشار شبنامه به افشاگری میپرداختند و به موازات روزنامههای انتقادی خارج از ایران، در روشنگری مردم موثر بودند؛ هرچند لحن شبنامهها بسیار تند و گزنده بود.
مطبوعات تبریز در دوره پس از امضای فرمان مشروطه
امضای فرمان مشروطیت در 14مرداد 1285 شمسی، منجر به ایجاد دگرگونیهای بنیانی در فضای سیاسی ایران شد و مطبوعات به عنوان رکن چهارم مشروطیت و ابزاری برای شناخت و سنجش آزادی به شمار آمد و شور و شوق ناشی از تحولات مثبت و تاسیس نهادهای دموکراتیک در ایران، مطبوعات را عمیقا متحول کرد.
اخذ امتیاز روزنامه آزاد و تاکید بر درج "هرگونه مقالات مفید... به آزادی قلم مخصوص و ممتاز" (بخشی از دست نوشته مظفرالدین شاه برای ایجاد روزنامه مجلس) آغاز خوبی برای پایه گذاری یک نظام مطبوعاتی آزاد و به دور از سانسور و بازرسی دولتی بود.
در این دوره، تبریز همچنان به سنت های قبل از انقلاب خود وفادار باقی ماند؛ این بار انجمن ها و مدارس، پیشگامان انتشار روزنامه شدند. با پیروزی مشروطیت و شور و شوقی که در تبریز ایجاد شد بود، مشروطه خواهان به تاسیس انجمن های فرعی، ایجاد مدارس، انتشار روزنامه تشکیل دسته مجاهدان، و سایر فعالیت های سیاسی و فرهنگی و نظامی در محله خود پرداختند. به دنبال اختلاف ها که بین مشروطه خواهان و مخالفان مشروطبت پیدا شد، مخالفان مشروطه برای مقابله با فعالیت های مشروطه خواهان، در محلات دوه چی و سرخاب انجمن هایی تشکیل دادند و به مقابله با طرف داران مشروطیت و خنثی ساختن تلاش های آنان پرداختند که نتیجه آن دسته بندی توده مردم به پیروان بزرگان شهر و پیروان سران نهضت بود.
روزنامه ها با مقالاتی درباره حکومت پارلمانی، آزادی، ضرورت میهن پرستی، و حکومت قانون، در شور ناشی از شکل گیری حاکمیت قانون شریک شدند؛ ستیز با استعمار و بیگانگان از موضوعاتی بود که جراید آزادی خواه تبریز به آن توجه داشتند. همین امر موجب واکنش انگلیسیها شد.
در این دوره حد نظارت بر مطبوعات کم شد و برای نخستین بار گروه های مطبوعاتی ایجاد شدند و تیراژ مطبوعات افزایش چشم گیری یافت. برای فعالیت آزاد مطبوعات پس از صدور فرمان مشروطه، قانون نویسان مشروطه خواه که خود از اصحاب مطبوعات بودند و نیک میدانستند چگونه باید به آن بها داد، اصل سیزدهم قانون اساسی را به مطبوعات و چگونگی فعالیت های روزنامه نگاران اختصاص دادند و برای نخستین بار در ضمن این اصل، حق آزادی بیان و قلم برای ایرانیان محترم شمرده می شد.
با آغاز استبداد صغیر از خرداد ۱۲۸۷ شمسی، جراید که در اعلامیه های دربار سرمنشأ فساد خوانده شدند، تعطیل و تعدادی از مدیران جراید، چون میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل و ملک المتکلمین به قتل رسیدند. بدین ترتیب، برخی از روزنامه نگاران از ایران گریختند و در استانبول و کلکته فعالیت خود را از سرگرفتند. روزنامه تمدن با همکاری مدبرالممالک مرندی و میرزا علی لبیب در کلکته، و روزنامه سروش به مدیریت محمد توفیق و با همکاری علی اکبر دهخدا و یحیی دولت آبادی در استانبول، از جمله روزنامه های مهاجران بودند. فعالیت برون مرزی روزنامه نگاران ایرانی در استبداد صغیر، در لندن، پاریس، استانبول و ژنو متمرکز شده بود. فضای شهر تبریز نیز که مهمترین کانون مقاومت مردمی و ضد استبدادی بود، منجر به تداوم انتشار روزنامه ها در این شهر شد.
به هنگامی که در سراسر ایران روزنامه ای نمی بود جز از روزنامه های دولتی در تهران، تبریز درست در گرماگرم جنگهای سرنوشت ساز خود، شاهد طبع و توزیع روزنامه های انجمن، آذربایجان، مجاهده اتحاد، حشرات الارض، امید، آزاد، اتحاد ملی، آنادیلی، ناله ملت و ارگان انجمن مستبدین انجمن دوره چی آملا علی بوده است.
ولی بالاخره با مقاومت دلیرانه و طاقت فرسای مردم تبریز به رهبری ستارخان، گُرد آزادی، در برابر ۳۰ هزار تن از قوای دولتی و نهایتا فتح تهران بدست مشروطه خواهان گیلانی و بختیاری و خلع محمدعلی شاه در ۲۵ تیر ماه ۱۲۸۸ (۲۷ جمادی الثانی ۱۳۲۷ ق.) و برقراری مجدد حکومت مشروطه، از جراید رفع توقیف شد.
بدین ترتیب، پس از سقوط و خلع محمدعلی شاه از سلطنت، تنها در فاصله سال های ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۰ ه.ق در حدود بیست و شش روزنامه در تبریز منتشر شده است که به طور کلی منعکس کننده فرهنگ و معتقدات دینی مردم محل خود بودند و نیز آگاهانیدن مردم از چند و چون رویدادهای سیاسی و اجتماعی تهران و ولایات دور و نزدیک و بخصوص اوضاع شهر تبریز را وجهه همت خود قرار دادند. با فعالیت علنی احزاب سیاسی، روزنامه های حزبی به عرصه روزنامه نگاری راه یافتند. برپایی این روزنامه ها از سوی احزاب، جراید را در جهت سیاسی خاصی هدایت کرد.
البته این امر دیری نپایید و در پی اخطار دولت روسیه مبنی بر اخراج مورگان شوستر آمریکایی از ایران و تعطیلی مجلس دوم از سوی دولت، بار دیگر مشروطه نوپا به مخاطره افتاد. این دوره که مقارن بود با زمامداری مطلق ناصرالملک، نایب السلطنه احمدشاه، و تجاوز روس و انگلیس به مناطق شمالی و جنوبی ایران، حاکمیت فضای اختناق آمیز دوره استبداد صغیر را زنده کرد. نمایندگان احزاب و گروههای سیاسی را، که مخالف اخطار روسیه بودند، تبعید کردند و جراید دموکرات بسته شد.
پس از اشغال تبریز به دست روس ها در ۲۹ آذر ۱۲۹۰ شمسی (۲۹ ذیحجه ۱۳۲۹ ق.) که به بهانه همان اخطار کذایی اتفاق افتاد، دوره فرمانروایی صمدخان شجاع الدوله در تبریز آغاز شد؛ در این دوره به جز چند روزنامه به زبان ارمنی، که به طرفداری از روسیه تزاری منتشر میشد، انتشار سایر روزنامه ها موقوف گردید و بیش از ۱۰۰ تن از آزادی خواهان و مشروطه طلبان و روزنامه نگاران به بند کشیده شده و به دار آویخته شدند. پس از انقضای سلطه روس های تزاری و دار و دسته شجاع الدوله مراغه ای در سال ۱۳۳۵ ق. تا پایان نهضت شیخ محمد خیابانی، نزدیک به بیست روزنامه به زبان های فارسی و ترکی و ارمنی در تبریز منتشر شد".
در زیر به چند نمونه از نشریات منتشره در تبریز، در دوره مشروطه اشاره میشود:
ابلاغ
روزنامه ابلاغ جزء نشریاتی بوده که در سپیده دمان نهضت مشروطه در آذربایجان، توسط مشهدی محمود اسکندانی، نویسنده روزنامه نظمیه تبریز، به خط نسخ ممتاز منتشر شده است؛ لازم به ذکر است که در حدود سالهای ۱۲۸۴ تا ۱۳۹۰ (۱۳۲۴ تا ۱۳۳۰ قمری) با افزایش آگاهی های عمومی و وزش نسیم آزادی، بیش از صد و پنجاه روزنامه و مجله در ایران منتشر شد که از جمله این مطبوعات روزنامه های تبریز بودند.
شماره های اول و ششم آن در اختیار ادوارد براون بوده است و به گفته وی فاقد تاریخ می باشد. تاریخ فرهنگ آذربایجان سرلوحه آن را که در عین حال نشانگر هدف و خط مشی روزنامه است چنین نقل می کند: این جریده آزاد، از هرگونه مقالات نافعه به حال ملت و دولت و فواید مشروطه سخن خواهد راند.
احتیاج
روزنامه احتیاج سومین روزنامه غیردولتی و مردمی پیش از صدور فرمان مشروطیت در تبریز با مدیر مسئولی علیقلی صفروف است که تنها در هفت شماره منتشر شده است؛ علیقلی صفروف که در سال ۱۲۷۱ شمسی برای نخستین بار شبنامه را بصورت پنهانی منتشر کرده بود، اینبار دست به انتشار هفته نامه احتیاج زد. بهای نشریه در تبریز هشت قران جدید و در دیگر نقاط ایران همین قیمت بعلاوه هزینه پست و در در قفقاز و روسیه ۳ منات و در هندوستان ۵ روپیه بود.
در سرلوحه روزنامه ذکر شده بود که این نامه در صنایع و تجارت و مطالب مفیده ملی سخن خواهد گفت و اوراق مفیده به جهت درج در اداره به امضای نویسنده معتبر و کاغذهای بی امضاء قبول نخواهد گردید" با این وجود با رویکردی انتقادی به بررسی مسائل و مشکلات جامعه می پرداخت و بنابراین پس از مدت کوتاهی، به دلیل چاپ مقاله ای انتقادی و طنز آمیز که در آن از نیاز ایرانیان به کالا و تولیدات بیگانه، حتى قوری چای سخن به میان آمده بود، توسط حسنعلی خان امیر نظام گروسی (پیشکار آذربایجان در دوره ولیعهدی محمدعلی میرزا) توقیف شد و علیقلی خان به کیفر توهین آمیز چوب و فلک محکوم شد.
صفروف دلیل عقب ماندگی ایرانیان را در احتیاج آن ها به بیگانگان می دانست و از همین رو احتیاج در طول هفت شماره انتشار یافته خود، بیشتر به مسائل اقتصادی و به طور خاص درباره تجارت سخن رانده است.
حدید (الحدید)
دوره اول روزنامه جدید، توسط میرزا سید حسین خان عدالت - ناشر روزنامه های ، عدالت، خبر، صحبت و آنادیلی - به سال ۱۲۷۶ ش. در سه شماره منتشر شده است. پس از آن به دلیل استخدام وی در دایره گذرنامه کنسول روسیه تزاری، انتشار روزنامه متوقف شد.
برای این شماره ها رضا رفعت مطالبی نوشته و نیز اشعاری از میرزا علی لعلی تبریزی (شمس الحکما) - دایی حاج محمد نخجوانی - چاپ شده است؛ دوره دوم انتشار الحدید، پس از ۸ سال فترت، به سال ۱۲۸۴ شمسی، یکسال پیش از صدور فرمان مشروطیت، به مدیریت سید محمد شبستری، ناشر روزنامه های مجاهد و ایران نو، آغاز شد؛ پس از انتشار ۱۸ شماره از روزنامه جدید در دوره دوم، با اضافه نمودن حرف تعریف با نام الحدید، منتشر شده است؛ در زیر سرلوحه روزنامه عبارت «این روزنامه از قید رسمیت آزاد است مکاتبات سودمند بحال دولت و ملت با کمال امتنان بامضای صاحب آن قبول خواهد شد." درج شده است.
در شماره دوم دوره جدید آن به تاریخ پنجشنبه و جمادی الاول ۱۳۲۳ ق. (۲۲ تیر ۱۲۸۴) اخباری از اعلام مشروطه در چین و انتشار روزنامه نور به زبان ترکی در روسیه به چشم می خورد. عدالت از روشنفکران و پیشگامان آزادی خواهی است. در دوره استبداد، چهارمین مدرسه جدید به نام تربیت را در سال ۱۳۱۷ قمری، همراه برخی از روشنفکران در تبریز تاسیس کرد. عدالت به دلیل سال ها اقامت در روسیه، بیش از همه به مظاهر تمدن جدید چون توسعه دانش، تأسیس مدارس، شرکت زنان در کارهای فرهنگی و اجتماعی، استقرار حکومت عدل و انتشار مطبوعات معتقد بود.
وی با زبان روسی و تمدن اروپایی آشنایی داشت و قریب دو سال در پترزبورگ، مصاحب سیدجمال الدین اسدآبادی شده بود؛ پس از بازگشت به تبریز، به همراه سیدمحمد شبستری، تقی زاده و تربیت به تشکیل جلساتی برای نشر افکار جدید پرداختند؛ عدالت جزو اعضای فعال انجمن معارف بود که به منظور نگهداری، حمایت و تنظیم امور داخلی مدارس تبریز، تشکیل یافته بود. وی پس از مهاجرت به تهران، دست به انتشار جدید در تهران زد.
گزارش: مهدی قنبروند- پژوهشگر و نویسنده کتاب "نشریات تبریز"