header photo

گرامیداشت 21 فوریه روز جهانی زبان مادری

گرامیداشت 21 فوریه روز جهانی زبان مادری

21 فوریه هر سال مردم جهان در گرامیداشت روز جهانی زبان مادری کنفرانس ها، نشست ها، همایش ها  و گردهم آیی هایی را که گاهی جنبه اعتراضی به رژیم های تمامیت خواه بخود می گیرد، تشکیل می دهند تا یادآور آن باشند که در خیلی از کشورهای جهان زبان مادری از انسان ها و کودکانی که می خواهند با زبان خود به تحصیل بپردازند، با کاربرد زور و تحقیر زبان آنان از سوی رژیم های استبدادی قدغن ، غیر قانونی اعلام شده، تعداد کثیری از مردم مورد ظلم و ستم مضاعف قرار می گیرند. کاربرد این سیاست که اغلب با انگیزه های فاشیستی، شبه فاشیستی و آسیمیلاسیون پیش برده می شود، لطمات سهمگین و جبران ناپذیری به رشد فرهنگی، اجتماعی، آموزشی، رشد و توسعه اقتصادی و مشارکت سیاسی در اینگونه جوامع می زند.

 حفظ زبان مادری و گسترش آن هم اکنون در خیلی از معاهده ها، منشورها و کنوانسیون های بین المللی بعنوان هویت ملی و حقوق طبیعی انسان، از هنگام تولد نوزاد شناخته شده و نمی توان به حرمت و هویت مردم دست اندازی کرد و یا زبان مادری را مورد تهدید و تحریم قرار داد. زیرا زبان مادری در رشد استعداد، یادگیری و گسترش فکری و ذهنی انسان جایگاه ویژه ای دارد و می تواند در شکلگیری شخصیت و عملکرد انسان در جامعه موثر باشد.

بزرگداشت روز زبان مادری به چند دهه پیش بر می گردد. در پی استقلال هند و جدایی پاکستان از آن، تبلیغات وسیع و گسترده دینی در مدت کوتاهی بخش شرقی پاکستان را که «بنگال» نام داشت به پاکستان پیوند داد. ولی ناخشنودی از تحمیل زبان اردو در منطقه بنگال که زبان رسمی پاکستان بود، همچنان ادامه یافت. در 21 و 22 فوریه سال 1952 تعدادی از جوانان دانشگاهی که در پاکستان شرقی زندگی می کردند و زبان مادری بنگالی داشتند، در اعتراض به تحمیل زبان اردو، از سوی پاکستان، دست به اقدام عملی زدند و اعتراض مسالمت آمیزی را ترتیب دادند. عملکرد این دانشجویان که مورد پذیرش مقامات پاکستان نبود به شدت از سوی نیرو های نظامی و امنیتی پاکستان سرکوب و تعدادی از جوانان که خواهان کاربرد زبان مادری در آموزش خود بودند کشته و یا زخمی شدند. ولی این اعتراض و ادامه آن در منطقه شرقی زمینه های خیزش مردمی را در بنگلادش فراهم کرد. در نتیجه دولت پاکستان مجبور به پذیرش زبان بنگالی در منطقه شد و آن را به رسمیت شناخت. پذیرش زبان و فعالیت های فرهنگی در بنگال با فعالیت های سیاسی و اجتماعی گره خورد و در سال 1971 به استقلال بنگلادش انجامید. ولی هرگز مردم بنگلادش این روز را به فراموشی نسپرد و آن را بنام روز زبان مادری نامید، در بزرگداشت آن کوشید و آن را پی گیری کرد.

جمهوری بنگلادش، پیگیرانه برای تثبیت و شتاخت آن در جهان به نام «روز جهانی زبان مادری» به دفعات به سازمان ملل و ارگان فرهنگی آن یونسکو مراجعه کرد و در نهایت موفق شد که آن را به مجمع عمومی سازمان ملل بکشاند. در سال 1999 سازمان ملل آن را به رای گذاشت و 188 عضو از اعضای سازمان ملل به آن رای مثبت دادند. (ناگفته نماند که جمهوری اسلامی ایران هم به آن ر ای مثبت داد ولی هرگز آن را به اجرا نگذاشت) در نتیجه از سال 2000 به این سو 21 فوریه به عنوان روز جهانی «زبان مادری» شناخته می شود و از سوی میلیون ها نفر از مردم جهان بویژه مردمی که زبان، فرهنگ و هویت اش مورد سرکوب، تحقیر و تهدید قرار می گیرد، بزرگ داشته می شود. در این دوره پژوهش هایی هم در راستای اهمیت زبان مادری در شناخت هویت، اندیشه و رشد فکری جوامع صورت گرفته است.

در سال های اخیر روان شناسان، جامعه شناسان و آموزشگران به اهمیت زبان مادری پرداخته، ضرورت کاربرد آن را در آموزش، درک مفاهیم و کسب هویت ملی و اجتماعی بیان کرده اند. یونسکو هویت هر قوم و یا ملت را زبان آن می داند و آموزش به زبان مادری را حق و حقوق همه شهروندان می شمارد. از آن رو در کشورهای دمکراتیک با نظام های مردمی، آموزش به زبان مادری را در اولویت قرار داده اند و آن را تشویق هم می نمایند. زیرا زبان مادری را در رشد استعداد های فکری و روانی و گسترش ظرفیت یادگیری موثر، و از ابتدای دوران کودکی با وابستگی نوزاد به مادر همسو می دانند. باید یادآور شد که زبان مادری در توسعه اقتصادی، عدالت آموزشی و مشارکت سیاسی جوامع چند فرهنگی و چند زبانه خیلی مهم و موثر است.

با انقلاب 1357 بخشی از خواسته های واحد های ملی در گستره سرزمین وسیع ایران که دارای فرهنگ و زبان های دیگرند، مورد پذیرش قرار گرفت. در قانون اساسی رژیم ولایت که بغایت ارتجاعی، ناقص، نارس و تبعیض آلود نوشته شده این خواسته ملل بازتاب یافت و رژیم نوپا مجبور به پذیرش برخی از این خواسته ها شد که البته با روح حاکم بر قانون اساسی جمهوری اسلامی که بر اساس شیعه گری و امت خواهی تنظیم شده بود، مغایرت داشت. در این راستا با توجه به شرایط موجود، مجبور به پذیرش اصل 15 از قانون اساسی شد، که در آن استفاده از زبان های قومی و محلی در مطبوعات، رسانه ها و تدریس ادبیات آن در کنار زبان فارسی بلامانع و آزاد اعلام شده بود. ولی این اصل هرگز در جمهوری اسلامی ایران به اجرا گذاشته نشد و افرادی هم که خواهان اجرای این اصل شدند همواره مورد پیگرد، تعقیب ، زندان، شکنجه، تبعید، و اخراج از کار آموزشی و دانشگاهی قرار گرفتند. این اصل هرگز در هیچ دوره ای به اجرا در نیآمد، همان سیاست های رژیم پیشین با چاشنی و تبلیغ گسترده ی شیعه گری، اساس فرهنگ و زبان رسمی کشور را تشکیل داد. اجرای این سیاست به افت فرهنگی و آموزشی نه تنها در گستره کشور بلکه در مناطق غیر فارس انجامید. بر اساس پژوهشگران درون مرزی گریز از مدرسه در این مناطق (غیر فارس زبان) در مقایسه با استان های فارس زبان بسیار مهم و چشم گیر بوده است. بیشترین کودکان ترک تحصیل کرده و یا هرگز به مدرسه راه نیافته در مناطق غیر فارس و محروم از نظر اقتصادی بوده است. هزاران کودک در مناطق محروم که زبان مادری آنان غیر فارسی است از رفتن به مدرسه بعلت بحران های شدید اقتصادی و فقر از یک سو و ناتوانی از یادگیری سریع دروس به زبان دیگر خودداری می کنند و در سال های اخیر برای کمک به اقتصاد خانواده به سیل کودکان کار می پیوندند..

کاربرد زبان فارسی بعنوان تنها زبان آموزشی کشور، آسیب های فراوانی به گسترش فرهنگ عمومی جامعه زده، مانع از پیشرفت زبان فارسی هم شده است. از آن رو زبان فارسی نه تنها در نیم قرن گذشته پیشرفتی نکرده، گاهی به شکل وسیع، واضح و گسترده ای پسرفت هم داشته است. هنوز کودکان بعد از سال ها آموزش از درک معانی کلمات که یگانه نوشته می شوند و معانی گوناگونی دارند عاجزند. این زبان خود نیازمند بازنگری و تغییر است و نمی تواند زبانی برای همه مردم و واحد های ملی به صورت اجباری باشد که گاهی خود زبان رساتری دارند. پیشگیری از رونق و گسترش زبان های دیگر در ایران ظلم به زبان فارسی هم محسوب می شود. زیرا کار برد، پیشرفت و گسترش همه آنها در جامعه چند فرهنگی و چند زبانی ایران به باروری و گسترش زبان فارسی و فرهنگ عمومی هم یاری می رساند.

با انتخابات ریاست جمهوری و تشکیل دولت ها با عناوین مختلف که هنگام تبلیغات انتخابات قول و قرار های زیادی می دهند و دشواری های ملل را مطرح می سازند تا از آن بهره برداری سیاسی کنند. برخی از اقوام و ملل را امیدوار و خشنود می سازد. ولی با انجام انتخابات همه آنها به فراموشی سپرده می شود. البته گاهی برخی از سیاستمداران فرصت طلب سخن از تبعیض فرهنگی و بی عدالتی آموزشی به میان می آورند. ولی تا کنون از سوی هیچ مقامی هیچگونه اقدام عملی در راستای اجرای اصل 15 از قانون اساسی انجام نگرفته است. هنوز هزاران آذربایجانی، کرد، بلوچ، عرب و... با اتهام های واهی و دروغین از حق تحصیل به زبان مادری محروم و فعالین اجتماعی و فرهنگی آنان در زندان به سر می برند. اغلب آنان خواستار زبان، هویت ملی و بزرگ داشت فرهنگ خویشند. آنان می خواهند که فرزندان سرزمینشان به زبان مادری خود درس بخوانند و احساسات کودکانه خود را به زبان مادری که از مادر آموخته اند بر زبان آورند. از آن رو 21 فوریه را بعنوان روز جهانی زبان مادری دوست دارند و هر ساله در بزرگداشت آن تلاش می کنند و خاطره آن را بزرگ می دارند....

 

 

Go Back

Comment