header photo

بازی بزرگ 2: آمریکا پیمان‌های روس‌هراسی را در آسیای مرکزی احیا می‌کند

ترجمه. کاوه آیلین

بازی بزرگ 2:

آمریکا پیمان‌های روس‌هراسی را در آسیای مرکزی احیا می‌کند

تحلیلگران بنیاد "هادسون" ایالات متحده آمریکا طرحی را برای به اصطلاح "تهاجم دیپلماتیک در سراسر اوراسیا" منتشر کرده اند. منظور از میدان بدر کردن سیستماتیک حضور ژئوپلیتیک روسیه با پر کردن «خلاء» برآمده از نفوذ آمریکا استت.

چرا تحلیلگران به واشنگتن توصیه می کنند که جان تازه ای به اتحادیه های فعال در منطقه بدمد - به نظر می رسد مهم نیست کدامیک از آنها باشند، همینکه با موجودیت خود حیات روسیه را سخت و پیچیده کنند. جالب است که شریک و همنویس این طرح،" لوک کوفی"، که بعنوان یک روس هراس اصلاح ناپذیر بشمار می رود – وی اولین غیرانگلیسی است که مشاور وزارت دفاع بریتانیا شده - میزان آسیبی را نشان می دهد که "کوفی" می تواند ایجاد کند. و درجه روس هراسی او از مقدمه سند قابل فهم است، که چنین توضیح می دهد:

در اوراسیا ما باید "سرزمینی را بفهمیم که در غرب با دریای سیاه، در شرق به کوه های آلتای، در جنوب به هندوکش محدود شده است. و اقیانوس منجمد شمالی بعلت نداشتن شرایط بهتر در شمال. به هر حال، «اوراسیاگرایی» یک اصطلاح روسی امپریالیستی است؛ استفاده از آن برای نویسندگان دردناک است، اما مجبورند. "کوفی" فراخوانی را درباره  "گوآم" به یاد می‌آورد -  سازمانی متشکل از گرجستان، اوکراین، آذربایجان و مولداوی، که در سال 1997 با دفتر مرکزی در کیف تأسیس شد." در حال حاضر، هر چهار کشور نیروهای روسی در قلمرو خود دارند - و هر چهار کشور خواهان خروج روس‌ها هستند".  این امر نشان دهنده مسیر بلند مدت فشار ژئوپلیتیکی بنیاد "هادسون" است.

آخرین نشست وزرای خارجه آمریکا و "گوآم" در سطح وزرای امور خارجه  در سال 2017 برگزار شد، بنحوی که به وزیر امور خارجه بلینکن توصیه می‌شود که بیدرنگ اجلاس سران ایالات متحده آمریکا و "گوام" در واشنگتن را برای بررسی راه‌های فعال سازی همکاری‌ها درخواست کند. اشاره می کنیم که در این میدان، گرجستان مانند حلقه ضعیفی برای ایالات متحده آمریکا به نظر می رسد – معلوم می شود رهبری گرجستان با قداماتی، قصد ندارد تفلیس دوباره برای واشنگتن ریسک هایی را بکند که دیگران از آن بهره ببرند. آذربایجان نیز هدف آسانی برای نفوذ نیست؛ باکو در مانور دادن بین ایران، ترکیه و روسیه خود را بسیار راحت احساس می کند. پیاده ساختن طرح های واشنگتن توسط آذربایجان حداقل مستلزم یک هدیه متقابل جدی است. "هادسون" توصیه می کند که به سازمان دولتهای ترک  توجه شود که به عنوان شورای ترک در سال 2009 در نشست چهار عضو موسس آن - ترکیه، قزاقستان، قرقیزستان و آذربایجان پایه گذاری شد. ازبکستان در سال 2019 به عنوان یک عضو کامل به این شورا پیوست. ترکمنستان، مجارستان و جمهوری ترک قبرس شمالی به عنوان ناظر به سازمان دولتهای ترک پیوستند. کشورهای دیگر با اقلیت های ترک قابل توجه مانند مولداوی (گاگاوز) و اوکراین (تاتارهای کریمه) به کار سازمان دولتهای ترک ابراز علاقه کرده اند.

 تحلیلگران تاکید می‌کنند که به استثنای ترکیه، همه اعضای سازمان دولتهای ترک زمانی بخشی از امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی بودند، اما اکنون« تلاش می کنند پیوندهای چند صد ساله و تحمیلی روسیه را با فرهنگ اسلاو قطع کنند و بجای این، سازمان دولتهای ترک برای ترویج ریشه‌های ترکی، فرهنگ و تاریخ مشترک خود جایگزین کنند».

به عقیده  بنیاد "هادسون"، برای توضیح اینکه چرا پیوندهای چند صد ساله با فرهنگ اسلاوی بد است، ارزش وقت تلف کردن ندارد. و پیوندهای چند صد ساله ترکی- برعکس، در این مورد خوب است. نویسندگان گزارش بیشتر تأکید می کنند که کشورهای دارای دولتهای ترک  بخش نسبتا کوچک اما بخش مهمی از اقتصاد جهانی را نمایندگی می کنند و در منطقه ای غنی از منابع طبیعی از جمله نفت، گاز و مواد معدنی کمیاب قرار دارند. در مورد مسیرهای لجستیک به تفصیل سخنی بمیان نیامده است، اما آنها قطعا این مسئله را در نظر خواهند داشت.

 تجربه غنی - و منفی - آمریکا در بخش  پروردن و بارآوردن جوامع مختلف قومی-مذهبی که از آنها در نهایت جنبش های کم و بیش رادیکالی پدید می آیند که پس از مدت کوتاهی به ایالات متحده آمریکا حمله می کنند نیز لازم به یادآوری است. در مورد طالبان، القاعده، داعش و دیگران چنین بود. اغلب پیاده کردن چنین پروژه‌هایی از سوی ایالات متحده آمریکا به دردسر بزرگی برای مناطق «پروژه» تبدیل می شود. تحلیلگران در نظر دارند  که طرح "س 5" را زنده کنند، اتحادیه ای که در آن قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان عضویت دارند. با افزودن به آن، در طرح +2، آذربایجان و بنا به دلایلی ایالات متحده آمریکا - که حضور آنها برای هر پروژه ترانزیتی در آسیای مرکزی که خاک روسیه را دور می زند، ضروری است. احیا و بازیافت خط لوله گاز ترانس خزر نیز از سوی بنیاد "هادسون" به عنوان اولویت تعیین شده است. کمتر از سه سال از فرار آمریکا از افغانستان گذشته است و تحلیلگران آمریکایی-انگلیسی خواستار اهمیت دادن دوباره به این کشور هستند. در اینجا، نقطه کاربست تلاش های آمریکا باید جبهه مقاومت ملی افغانستان مخالف طالبان حاکم باشد که همچنان تحت تحریم های سازمان ملل متحد هست. مرکز هماهنگی "افغان" در تاجیکستان، در شهر دوشنبه قرار دارد.

در بخش اروپایی اوراسیا، بازسازی  ابتکار سه دریا – بطور کلی برای ایجاد زیرساخت با پذیرش گاز طبیعی مایع غیر روسی و ترجیحا آمریکایی، پیشنهاد شده است. درخواست‌هایی برای احیای "شورای قطب شمال" طنین انداز هستند که در واقع در سال 2022 پس از تحریم های ضد روسی و خاتمه مشارکت روسیه در این سازمان منحل شده بود.

 بنیاد "هادسون" توجه ویژه ای به تبلیغات هواداری از آمریکا در اوراسیا دارد که باید زیاد بشود. همه برنامه های اعلام شده بر مدار روسیه هراسی واضح است، اما روسیه تنها هدف در اینجا نیست. هر چه منطقه مورد بحث در بنیاد "هادسون" به شرق نزدیکتر باشد، بیشتر از چین نام برده می شود. برای نمونه، در بخشی از تبلیغات این طرح بر لزوم انتشار اطلاعات به زبان اویغوری برای همکاری با منطقه خودمختار اویغور سین کیانگ چین تاکید می شود. تحلیل منتشر شده از سوی بنیاد "هادسون"  پیشنهادی است برای یک پروژه بسیار طولانی که پیاده کردن آن باید یک اوضاع بشدت غیر دوستانه در اطراف روسیه همزمان با انزوای اقتصادی و زیرساختی ایجاد کند.

 دشوار است گفته شود که آیا ایالات متحده آمریکا پول، نفوذ سیاسی، هوشمندی و مهمتر از همه زمان برای اجرای این طرح به طور کلی خواهد داشت. اما آمریکا بدیهی است که تلاش خود را خواهد کرد، بنابراین آماده شدن برای یک دفاع ژئوپلیتیک همه جانبه  در 15 تا 20 سال آینده آسان تر است.

 

منبع. موسسه راهبردهای سیاسی و اقتصادی بین المللی

https://russtrat.ru/think-tanks/1-mart-2024-1649-12400

Go Back

Comment