header photo

چرا آمریکا در سیاه‌نمایی چین تا این حد جنون‌آمیز عمل می‌کند؟

چرا آمریکا در سیاه‌نمایی چین تا این حد جنون‌آمیز عمل می‌کند؟

سیاه‌نمایی اخیر رسانه‌های آمریکایی درباره چین وارد فاز جنون‌آمیزی شده و این حس را به مردم القاء می‌کند که گویی در یک دام شیطانی گیر افتاده‌اند. در همین راستا اخیرا «لوجیاجوی» یکی از مرفه‌ترین مناطق کلانشهر شانگهای در یکی از گزار‌ش‌های نشریه آمریکایی «نیوزویک» به «شهر ارواح» تبدیل شد!

دوستان ایرانی و افغانستانی باید به خوبی با شانگهای آشنایی داشته باشند. شانگهای بزرگترین شهر چین و یک مرکز اقتصاد، امور مالی، تجارت، کشتیرانی و نوآوری فناورانه است. لوجیاجوی یک مرکز مالی بین‌المللی محسوب می‌شود. ساختمان‌های مدرنی مثل «برج مروارید شرق»، «مرکز مالی جهانی» و «برج جین مائو» در این منطقه قرار دارند. این منطقه یکی از جاذبه‌های گردشگری اصلی برای توریست‌هایی است که از سراسر جهان به شانگهای سفر می‌کنند

چند روز قبل یک کاربر سه عکس که در لوجیاجوی شانگهای گرفته شده بود را در شبکه اجتماعی ایکس (قبلا توئیتر) قرار داد و نوشت: «شانگهای اکنون شهر ارواح است».

وقتی نیوزویک این «سرنخ» را دید برایش حکم یک گنج را داشت. این نشریه آمریکایی بدون راستی‌آزمایی از اصالت این تصاویر و اینکه چه زمانی و تحت چه شرایطی گرفته شده‌اند، مقاله‌ای منتشر کرد تحت عنوانِ «شانگهای،‌ چین، به شهر ارواح تبدیل می‌شود؟ این تصاویر گویای چه چیزی است؟».

در ابتدای مطلب فوق آمده بود که این توئیت در فضای مجازی دست به دست شده و این بحث را به راه انداخته که آیا شانگهای به «شهر ارواح» تبدیل شده است؟ با اینکه این گزارش اذعان داشت که بسیاری از ساکنان شانگهای مخالف این سیاه‌نمایی هستند اما موضوع را تغییر داده و درباره نگرانی‌ها درباره شرایط اقتصادی چین نوشت

مسلما هدف اصلی گزارش نیوزویک بزرگنمایی و غلو درباره رکود اقتصادی چین است چیزی که اخیرا در رسانه‌های آمریکایی و غربی بسیار به آن پرداخته شده است

نیوزویک از ابتدای سال جاری میلادی تنها رسانه‌ غربی نبوده که از دروغ‌های شاخدار برای سیاه‌نمایی اقتصاد چین استفاده کرده است. این یک اقدام گروهی و در مقیاس وسیع محسوب می‌شود. آهنگ، اقدامات لجام گسیخته و نشر محتواهای این چنینی طی سال‌های اخیر به یک روند برای آنها تبدیل شده است

نه تنها رسانه‌ها به این سیاه‌نمایی دامن زده‌اند بلکه سیاستمداران آمریکایی و حتی خود رئیس جمهور نیز شخصا وارد عمل شده‌اند. بایدن پس از مطرح کردن اظهارات شوکه‌کننده‌ای مبنی بر اینکه چین یک «بمب ساعتی» برای اقتصاد جهان است، مداما چین را طی سفر اخیرش به ویتنام در ذهن داشت و گفت که چین در حال حاضر با چالش‌های اقتصادی روبروست و این چالش‌ها چین را از «حمله» به تایوان باز خواهد داشت

اما آیا سیاستمداران و رسانه‌های آمریکایی واقعا باور دارند که اقتصاد چین فرو خواهد پاشید؟ احتمالا آنها تا این حد ساده لوح نیستند. دیدگاه‌های واقعی آنها درباره توسعه اقتصادی و فناوری چین را می‌توان در واکنش‌های توأم با نگرانی‌شان به ظهور و شکوفایی خودروهای انرژی جدید چین و رونمایی از تلفن همراه جدید شرکت «هواوی» جستجو کرد.

«نظریه افول چین» و «نظریه فروپاشی چین» دهه‌هاست که در غرب به گوش می‌رسد. همانطور که «جان روس » دانشمند انگلیسی می‌گوید: اگر پیش‌بینی‌های غربی‌ها را دنبال کنید می‌بینید چین دستکم صدها بار در دهه‌های گذشته باید فرو می‌پاشید. اما چین به جای فروپاشی به رشد و توسعه خود ادامه داده و به دستاوردهای محسوسی رسیده است؛ این دستاوردها بارها و بارها یک سیلی محکم به ادعاهای توخالی غربی‌ها زده است

اما چرا سیاستمداران و رسانه‌های غربی با اینکه مکررا این سیلی را دریافت کرد‌ه‌اند اما باز هم علاقه دارند ادعاهای خود را مطرح کنند؟ یک واژه در حوزه علم اقتصاد وجود دارد به نام «اقتصاد روایتی» که از روایت‌های مختلف برای تاثیرگذاری بر قضاوت مخاطبان استفاده می‌کند. در این روند با ایجاد اطلاعات کذب به روحیه و اعتماد به نفس هدف مورد نظر آسیب زده می‌شود و سعی می‌شود سرمایه گذاری خارجی فراری داده شود تا به این ترتیب تاثیری اساسی بر اقتصاد کشور هدف بگذارد

ایالات متحده آشکارا چین را بزرگترین رقیب خود توصیف کرده است. آمریکا برای پیروزی در رقابتی که خودش یکجانبه آن را به راه انداخته، بیشتر اوقات هر اقدامی که خواسته انجام داده است. به کارگیری انواع سیاه‌نمایی از جمله پخش شایعات درباره «شهر ارواح» شدن شانگهای با هدف ضربه به اعتماد داخلی و خارجی در حوزه اقتصاد چین صورت می‌گیرد. در نگاه آنها، شانگهای یک کلانشهر بین‌المللی است و بنا بر این بی اعتبار ساختن آن یک «ضربه سنگین» به چین محسوب می‌شود.

مثل این که این بار هم نیوزویک به کاهدان زده چرا که شرکت‌ها تیزترین شامه را دارند. حتی اگر مرفه‌ترین منطقه شانگهای یعنی لوجیاجوی هم «خالی» باشد، پس چرا شرک جهانی قهوه «استارباکس» ماه گذشته اعلام کرد 1.5 میلیارد یوان برای راه اندازی یک مرکزی نوآوری و فناوری در چین سرمایه گذاری خواهد کرد و قصد دارد فروشگاه‌های خود را تا سال 2025 به 9 هزار عدد برساند؟

اگر اقتصاد چین در حال دست و پنجه نرم کردن با یک بحران طولانی‌مدت است پس چرا مدیران شرکت‌های چندملیتی مانند «اپل»، «استارباکس»، «ریو تینتو» و «سعودی آرامکو» امسال به چین آمدند و از قصد خود برای توسعه کسب و کارشان در چین حرف زدند؟

چین طی فرایند تحقق مدرنیزاسیون در حال گذار از حالت کند به وضعیت چابک و تبدیل به یک رهبر شدن در روند جهان است. این روند برای برخی که بر «محورگرایی غربی» اصرار دارند، غیرقابل قبول است. آنها نه این وضعیت را می‌پذیرند نه اذعان می‌کنند یا نمی‌توانند ببینند یا بشنوند و برای اینکار حتی به استفاده از ترفندهای سینمایی برای القای طرز تفکر خود به افکار عمومی روی می‌آورند

اما بدگویی و سیاه‌نمایی آنها علیه چین به شکل روزافزونی ظالمانه جنون‌آمیز شده و در آخر فقط موجب تمسخر خود خواهند شد.

نویسنده: لوئو لایی آن تحلیلگر سیاسی و روزنامه نگار چین

Go Back

Comment